قالیث : پوهندوی حسین بمیسن
دستور نگارش برای همه
پوهندوی حسین یمین
جاپرو تاسیونمطبعة حز بی
طر حودیز ابنصفحهاو ل پشتی از ؛
موسسة نشرا تی ح.د.خ. ۱
تیرا و : ر۰۰۰)
زک بل : جو رای ۱۶ ۲(
فهرست موضوعات
عنوان صقصت
فصل ول
بحث هابی درییرا مبو ننگا ر ش
فن نگار ش
مواد نگار ش ۸
ار تان نگار ش -
مرا کل اه ی ۱ ۱۷
پر تری گفتار بر نگاد ش ٍِ#
بر تری نکار ش بر گفتا ر هب ۲۳
انوا ع نکار ش. , 1 ۲
طبقات نگاد ش ۲۷
عتواق ۱ صفحه.
مرا عات نکا ثی جند. در نگازرش جح ۳۵
مشئلاثت نگارش در محبط .ما ۳۸
فصل دوم
برخی از شکل های نگارشی واملابی
از نگاه دستور زبان
شید و ت» وا ند ضا و کونه های بکار بردآن: 3
پیشو ند ها . (ویرزژیرج : ۰
پسوند ها (ومدنلل۵) : ِِ
پخش د و م »
نکار ش برخیاز واز کهاوواز ه ها درتر کیپ : "۷
۲-نشانه های پر بیشتی ل کی : ۷
۳اسم مو صو ل : ۱ 0
ءوازه های مر کسسبامتزا جی : ۷۳
۵- وازه های مر کسپاتضا نی : ۷
7- فعل«ا ست »در ثر کیپ: ۷۵
بجشن سوم » ِ
رعایت برحی از قوا عدد ستو ری در نگارش : ۷1
۱-قاعدهعدم تطابق صفت ومو صوفدرزبان دری:
۲-قا عده فعل و صفی درز بان دری : _ ۷۸
۲-قاعده تنوین در زبا ندری : ۸۲
بصل سوم
نشانه کذاری درنگاد ش
ذهردت ها خسن ۱
بحث هایی در پیرامون نگارش
درز مینه نکار شآنارزیاد ی نو شته شده | ست و
هر "کد ح در محلآن دارا ی اهمیت ور در خور استتاد ه
له فک ۶ که :۱ و و تسه کا ن ور موی قتو مارد
نگار شی و دسترر ها ی آن کمتر پردا خته و بیشتر نمو نه.
آورده اند؛ البته مه فاین بوده است که آشنا یی
به روشهای متنوع نگار شیو نیز مطا ععه خسو د اش
قدر ت اثشاآرا ایجادو تقو به میکند . بر خی هم نو چه بیشتر
به اصول و جنبه ما قافن تکازشتی - کرید اما موی طلوعات
آنقد ر بهم آمیخته پیا ن شد هاست که دا نش آمو ز کمتس
می تو | ند . » به اد را در مور وهای وی دی ری 4
مخصو صادا نش آمو ۳ تسین ۹۳ آنقدر په مطا لعه آنهسم
به این کر نه شرح وبسطبهم متد | خل معتاد تبا شند .
بعضی هانیزمفهو م عایمختلف نگار شی را در تحت عنوا ن
اي میتی هد و کح کر بر زاف و0 ود و
اسا سها ی عمده این فن بر ای نو آمو ۳ ناینر شته تا
اندا زه بی مشکل مینما یبد .
نگار ند ه با استفاد ه ۱ زمنا بعومدارك ژزیاد مو ضوعات
نگار ش رابه بخش های اساسی ودر عین حال مو جسن
حدا کرد ه است تا دا نش آموزا ن بتوا نند مو ضو عات
را یکا يكاحا طه کرده نکاتعمد ءنگاد ش را در يا بند ,
فن نگارش
از ش از رجهاعال -فصل انار با بساونداصتری و
ساخته شدهاست به معا یز سم کرد ن» نقش نمسود اه
و نو شتن ود ر | صطلا حعبار ت از فنی است که
بو سيلة آن نکار ند ه افکارء نظرات و معا نی نتاز ه و
ابتکار ی را در قا لب الفا ظو تر کیب های دلپذیر .منظم.
و نزد كت به فهم می ریز دتا دیکرا ناز مفا
رکه یبد بن وسیله بیان شدهآکا هی حا صل , کنند و استفاده
پبرند » از آنرو میتوا ن کفت که کسپ وآموختن فن نکار ش
و آیین آن برا ی تکار نده يكوسیله استنه غا به اه
آموزنده فن نکارش جهدمینند تا طرق وروشهای. بهتش
و عا لی تر نکار ش رابد ستاورد و در ين زمینه به4
پیشر فت ها یی نا یل آیدتا آنکه پتواند مد عا ومفا هیم
گوناکو ن رابد ستیار ی آ نتبار ز داده بد یگرا ن بسه.
صور ت رو شسن وروا خنتفهیم نماید» این فن در اوقات :
وا عصار مختلف نا در یخبنا م های متنو ع یاد شد ه
| ستاد قبیل انشا دبیر یوغیره و عمل نوتم ۲
متشی ود. بس ۱(۰)مبگفته اند.
( شکل بهلوری د بینسر (دیبور) است که جزء نخست .
3 ۱ دپ) با (دب) درا وستا به معنای نوشتن بکار را #۵
ات «بهار مجمک نقی »سبکشناسی ۰ جا» ص و و
حزعء دوم آن شاید همان بساو ند(ور) ما لکیت و نسبتی باشد,
1
فن نکار ش و دبیر یمتقاضی شرا بط و دقا یق خا صی
" است از حمله دا نستن فتو نادبی و دستور زبان از لواز م
آن می باشد , چه تکار ش بااستمدا د آن دارای تر کیسب
های رسا ور وان ومحتو یزیبا بی های لفظیو معتو ی
میکردد و از ینرو بر طبا یعاثری گو .ار ابجا میکذا رد, .
همچنا ننگار ند ه باید ۱ زاسا سات ومبانی منطق آکاهی
تمام داشته با شه * نتتتاید مارا ی قیا :ستاات منطقی
پتواند مفا هیم مختلف وگوناگون رایر کرسی بنشا ند و
بد ین وسیله افکار واذها نرا جلب و جذب کند » کر چه.
خو شخطی نیز یکی ازشرا بطنکار ش بحسساب می
آمد اما امرو ز با ایجا د وسایل ماشینی تا اندازه یی از
اهمیت 1 کانته شدها ست فقظ نگار ند » هر کا .در نگارش
خویش ابتکار بخر چ داد همو ضر عات و مفا هیمتازه
وا دز قا الب تقد کیب مایدرمست ومتناسب ارانه دهد
ودر نن رو ند سنجیده و منظم 3دم نهد » میتواند راهی ره دنا ود
این فن ببرد» سخنان و کلا ممتسحم و دلنشیتی بردیگر! ن
فر ما نروا بی کند.
ابتکار و تازه گی ان معنیرا میر سا ند که مو ضوعات
قبلابیان شده را نبا یس دمو ضو ع نگارش قرا ر داد
و لو که خیلی ها در را ززما نفا بیا ه شد » باشد ویا
تو سط اشخا صی کسمنا متهیه کردیده باشد » چه از
اینکه هر مر ضوع مطا بق به مقتضای زما ن و مرا فق
به روحیه مرعصر بیان شدهمی باشد پنایر آن از ینکه:
زما ن ما زما ن ده ها سا لقبل نیست پسمر ضوغعا ت
تو شتة کنو نی ما هم با ید عین نو شتا آن زما ن نباشده
همچنا ن ابتکار در لفظ وتر کیپ نیز باید مورد نظر نکار نده
های نکارند »کا ن ومنشیا نسد ة چار م و به پنجسم
را بعین روش به کار نیردهاند ما هم باید از تر کیسپ
۷
های گذ شته گانکه ما نوس عصرئیست تا اندا زه بی دق
نگار ش خود اجتنا ب ورز بمعبا رات موا فق به عصسر
خود ما ن راکه نظر بسه | قتضای ز مان فص
و بلیغ کفته می شود بکا رببر یم (۱) کر نکار ش باید
به مو ضوع و لو که کر چكو عاد ی هم باشد اهمیت قایل
شدو با قدر ت دست دا شته .باذو ق فراوا ن و باحو صلها
و تعمق بیشتر موافق بسه شیو ه عصو به آن اقدا م باید
گز ما تشر باید نه آنقدر طو لا نی باشد. که مسسو جب
ملال کردد و نه آنقدر قصیر که اخلالی درفعنی عاید شود
مواد نگارش
هما نکو نه که در اعمازو اکما ل بنا پی موا دووسایا"
سا ختما نی بکار است و پساز تکمیل ساختمان نو پبست
به موا د تز ئینی ور نک آمیزی میررسد» همچنین نکارش
نیز مستلزم مواد اسا سسی و نکا ت ضروری احسشن که با ید
در ایجاد يكاثراد بی و عا لیبا نها بت دقتازآن استفاده
رگرد.
شاید بعضا تصور شو ده قلم » کا غذ » رنگ و نیسن
دستیا بی و قت از حملذموا دووسا یل او لی نگارش
شمرده می شود » اما | پنهمه در نکار ش ودرر دیف
موا دو اسبا ب آن در در حه اخیر قرار داشته از منوا ۵
اسا سی نکاد ش پشمار نمیاید » چه ممکن" که و بسنده
همة این وسا پل زا آماد هساز دو فر صت معینی ر ۱
پرا ی انجا م کارخود مسا عدسا خته پاشد پا آنهم نتوا ند
آثری بو جود آورد وشا یدهم مو ضوعی در ذهناو خطرر
کند و به منصةه نسکار ش قراد کیرد اما از لحا ظ ابتکار
معنی ورسا ی شعل آن توا ند عنوان يكاش خر ب راحا سین
۱ 9 ۱
(۱) مححرب محمد چعفر وفرزام پور علی اک » نیت
تکار ش پارهنما یانشا»چا پششم ء ۱۳۵۰ ص ۲
۸
ی نگا در ش
را عالی و بر ازند » سا خته از مواد اساسی و عمده آن
محسوب می شود یکی معنیودیگر ی لفظ می باشد که
نخستین اصل ودو می فر عاست چه معنئی را اساس و
و ی 9
هر جرد پاش [1).
انبار ن اغا ظ است وهمنشه در" آثار حز د 0
را اهمیت داده بی آنکه به ابتکار و تازهگیمعنی متو چها
بود ه با شندو قت خود ر ابه لغت پردازی وعبارت آرا نی
صرف کرد هاند .مثلا درمقا مه هاو معجمات ت وبر خی از کتب
قضصصی بیشتر همین چیزمد نظر بوده است.
برعکس برحی از نکا رندهگان » تمامهم خود را متوحه:
مضمو ن سا خته فکر کرد هاند هر چه هست ابتکار معنی
است ؛ از آنرو در زمیش4عبار ث سهل انار ی کر د. »و
خق آنست که در نکار شراه اعتدا ل پیش کر فته
و و و بر
افزای دیگری کر د ؛ نو بسند توانا هميشه د ر
۳ ثار خود از عهده این نی میم مر فتنه پر آمد ه ءلفظ
و معنی مسخرش کرد یسدهمیبا شد از ینجاست که
نو شته او شهکار اد بی گفته می شود .
البته آنا نیکه از وسصتمطا لعه مطا لعا کافی و
ممارست درنگار ش بی بهر هاند » اکر متو چه معنی گردند
۱( رن ودیکران» انشاء مقالات ۰ ثر ۰
اسناد بیتاب ۰6 ۱۳۳۵ »ءص ۰9
۰ «ض ۱۳ ۰ ی و
در عبار ت نارسا بی وانتذالراه می بابد: وهر گاه: بس 2
عبار ت لو حه نما یندمضمونر! ازدست مبد هند ؛بتابرآن
1 گر الها آهیتتگاه ازازگاد بن را بیدا کرد تسصیی:
تواند . ٍ یی .۲ ۱
و
بحسا ب میرود معنسیاصل و زميناة تکارش ر اتشکیل
میدهد » در حقیقت معنی تن نگار ش پنداشته|
می شود و برا ی الفا ظحیثیت رهنمارادارد» پس نو بسندهکانی
که رنج و تکا لیف زیادی ر اب خود موار سا ختیهن
مجا نی کم ادروشی او تیساغوب را عدتقا لپ الق نظ خر
ارا ه مید هند و عبار ت پرداز ی میکنند » در نظر آنبا
تکار ش تنها قر سیم الفا ظاست و بس نه نقش کرد ن
معانی . نکارش وقتی عالی وار زشمند کفته می شود کها
از یکطرف حاو ی افکا رومفاهيم مهمو برجسته باشد واز
حانبدیکر مطا بقعسید وتو سند ه .
چه" همین ایما ن دا شتن نو یسند ه به نو شته ۱ شا
پاعث ایما ن دیگرا ن در آنمورد و مو جپ تا ثیر و نفو ذ
سخن اودر دیکرا ن میشود :در حقیقت موا د اساسی
"يك نوشتخوب» فکرو معنیخوب»ذوقو علاقةٌ زیاد » الفا ظ و
عبارات متنا سب و رساء میباشد و پس.
برای اینعه نو پسند ه درنکار ش توانا پی حا صس(
کرده در زمينة مواد انش که عبار ت از معنی و لفظ
است دست پابد » لازم | ست که در مر ضو عات ز بر تحقیق
وتد قیق نما ید.(۱) ِ ۱
۰ علو م لسا نی : کهشا مل لغت » صرف ونحو -٩
() عا بد ین محسمود ودیکران » انشا مقسالات » ۱
زترجمة استاد پیتاپب ۰ ۱۳۲۵»ص 0۸
۷۰
ورا ت هت کرک را رد اقا رت 3
معت است وبا یاه 5 ای ها ید او جلف جس ند
کل رداق کر در این گنا سب اه : از آیتر و
لاوم است که" پوستنده پیتدصوزت عاافی ذتیر # له نع
داشته باشد تادر ببان موضوعات و نا گون مقتدر باخد ؛
جتته هر مش شحو علقا ت و کلما ت متا سب
بخود ش ضرور ت دارد .جتانکه نمیشود مو ضوعات ارزی
و٩ ۶ تط کلمات و الق کی که شاته مور ضوع
بدی امتت ابر؟ ز و ابیتتا ن کرد .
پسهر که باتکارش سر وکار دارد او را ست تا سر
کلام بلغاو قو ف حا صل کندوآثار نو پسند ها ن بزرکگ
و شا عرا نستر گ را مطالعه نما ید . 0
نعد ارکقر ناحیر ملقا توقدر ات با فتن بر السقتا ط:
برای اینکه يك تو یسند مبتواند از تغییر وسا خسسست
مرت ط تفای - کند وابراشتقااق و اشتتیا ط: کلم ت
توائا بی حا صل نما بد »لازم است که در ز میت
علم صر ف (مور فو لو ژی )مطالعا ت دقیی داشته اند ؛
همیچتین برای آنکه نکار تاه با وکا ود شتا و
دل انکین ابجاد کند و صحتوسقم جمله ها یش به معیار
درست سنجیده شد باشد ءباید به علم فحو (سنتکس )
نیز مشغو ل شد ه بر قوا نين و دقایق آن د ستر می بید ا
1 :
هوهق و یطاق کته ان هد مورا نا ور مسا نی
و . تعبیر سخن و سعت نظر وقدر تعمل بد ست آردو کلام
او مطا بق به مقتضا ی مقا موا قم شده تا ثیری د رتفوس
بجا گذا رد-ء با ند فا تسواسا سهای قصاحت و لافح
را مستر کرداند زبر| شخصاگرجه صرف شناس ونحردان
۱۱
باشد. هر گاه در علم بلاغتمها ر ت و قدر تندا شش
باشد. صا فودر د ر ۱ د رنکار ش بهم آمیخته اشر ش
بحا ی اینکه پسند. ید » ومقبو ل گردد نا کوار وا قع
خو اهد شد .
۲- معلوما ت عمو می :برایيك نو پسند ه خیلی ها حتمی
است که هموا ر هدر زمینه ها ی مختلف مطا لع د قیسق
داقت" باشند ۶ او ضا ع اجتماعی محیطی وجهانیر! مورد
تحلیل و بررسی قرار بد مد,نوشته هاو آثار روز راهميشه
بخواند قضاو ت همه حا نبه نما ید و جریا نات مثیست "
زنده کی و ایجا با ت عصررا در لد کند » ازخسواند ن
کتب سست عبا رت تاآنصاکه ممکن است خسود دار ی
نمردم- هموار ۵ به مطا لعلاثار غا لی و مفند .و پسس
محتوا که نیا ز زما ن با شدبیر داز د و بد ینشصور ت
معلو ما ت کسترد ة حیا تی بدست آرد. تا درپرتواینگو نه
فر آورد ه ها ی عمو مسسی_ و وسیع علمی» ادبیواجتما عی
به ایجاد اثر سودمند » پراد زش ومورد نیا ز وپسند
مرد م مو فق گردد
۳- استعدا د فطس ی وفکری : انسان د ارای. طبع
عالی و عقل و صا حب مخیله و قر بح سر شار و قو یدر
ومینه مای کی تاکز ن یی باه ۶ الک این نب روای
صفا ت برای کسپ مهار ت در نگارش نیکو ترین مدد گا ر
يك نو یسنده | سسست »آنکه در بن زمینه استعدا. د
خو بی ندار د کر جه سا لهازحمت فرا گیری و تحنمسل
و مشقت ثم ین را بخو دقبو ل کند » باز صسم طور
دلخراه به جایی نخو ۱ صسدرسید بعنی نيكنخواهمسد
آدرحشد :
مه
همچنان آنا نیکه صاحپ استعدا د فطری و فکری اند »
۱
پاز هم اگر در زمینه به" مشقو ممار ست ثئمی پر داز ند
از کارخودذر مورد نتیحه غو بینخواهند کر فت زیرا نگار ش
" فنی است عملیو بد ون ب د وت ی فا سس زو و
ثمی آید .
۶- وقتومحل مناسّب : ازجمله مقتصشیا ت وشرا بط
تکار ش یکی هم مر قع موضع خو ب و منا سب است » زیرا
بدو ن آن نو بسند ه »مو فقبه ایجاد يك ا ثر عالسی
نغواهد شد » بلکه معنیمبتذل وعبار ت سست خواهد.
آمد » طور یکه گفته انسدبهتر پن و قت برا ی نار ش
بعد از استرا حت است چه در آن مو قم ذهن.با نشا ط
وطبع آماده کار می باشد . ۱
همچنین مو ضعم و محسلهم با ید پشرا بط در سست
آرا سته بود ه از اسسبا بتشو پشچو ن اصوا ت کوش
خراش و چر. اش اطست تایه ومخل بر کنار وفارغ باشد ۳(
ارکان نگارش ۱
و ار ار ی وا ها
یکی از آن از نظر اندا ختسه شود با عث نا بسا ما نی
درآن میگرد د ؛همچنا نکه پا به ها یموزه دراستواری
ودوا م بنا پی مهم شمرد همیشرد و در صورت متز لز ل
شد ن یکی همه آن بنا معروض به خطر انهدا م و فرور بختن
مروت زسا گریه بیساو لش ز بر با دبای
متین متکی" است و هرر کنی از آن در محل خود حا بزاهمیت
بوده در استوار ی ورو نقدادنبنای کلی نگارش نقش
ارز ند ه دارد . ۱
ار کا ن تکار ش در را هدر لك و فهم درست مور ضو ع
() شهر باری اه الله , ساده ترین ۰ ۲
۶ ۰ صص"۱- ۱۷
۲
هبار با آرز خن اتت» غمانطوو رکه موف زر
برای عد فی خا صحجیسستاستحکام وا
خار جی ار رن
همچنا ن د ر نکار ش نیسزباید رکسنهای آن. پیش ۱ 5
آغا ز به نگا شتن وا ضسحو مجسم گردد . :
پس برای هر نویسنده خوب لازم است که نو شته ! ش-
دلسص و اد و ی ی میم و ۳
متضمن عنصری جداکا نه باشد .همین فصول که ار کان
فکارش راتشکیلمید هد چها راست : مقد مه » شرو ع
مطلب » شر ح و بسط و نتیحه نکارنده پاید هنگا م
انکار ش همین فصول وعناصررا مرا عا ت کرده از مخلو ط
کر دن وآمیختن آنها دو ر یجوید تا خوانند ۶ بتوا تسد
بوضاحت و بسه تر تیبوار دمو ضو ع شده تتیجه
مقصود را از آن دستیا پکند . نویسند توانا قبسل
از ینکه شرو ع بکار کنسدارکا ن تکار ش را مشخص وا
معین ساخته ۰ آنکا » به نو شتن آغاز ميکند.
مقد مه پاید مختصر وم بوط به موضوع مورد نظطر
بوده بر با قی مطا لب تکارش اتضا ال داشته باشد » ا زئن
که خواننده نخست به مقدمه بر میخور رفسف "مقد م3
است که یا او را از هما نقدماو ل منصرفسا خته ما نسم
مطا لعه. با قی حصص آن میشود و يا همین مقد مه رسا و
- جامعخوانندهرا پمزبت موضوعآکا ه کرده با عثتشو یقاو
در خواند ن آن اثر می شو د. باید کفت که در بر خی ۱ ز
موضوعات به محقد متا قاطو.یل و بیش از عه لزرافی
حس نمی شود .اما بدو نذکر مقد مه هب توشت4: جمنشتین
موقعبتی را در مان آ نا راد بی احراز نمی کندر۱)
)۱ آمححوب مجمد جعفر وفرزا م بور» فن نگارش عسشت
هیا ادا ۴ باه تم ۲۰ 4ص ی 5 ۳
۳4
پساز مقد مة نکار ند ه باید شنرو ع به مطلب وموضوع
قما ید » شنرو" ع مطلب.با یدچنان باشد که از مق مسه
جدا بی نگیرد درحصا موضوعهم نکا تی است که عمد ه
واسا سیبوده اصل در پشه مو ضوعراتشکیل مید صد و
نکا تی هم مو جود است که از فرو عات مو ضوع
پشمار میرود »"البته فرو عاتد در نکا ر ش مجتساج
بمست و مد اقه بیشتر بو ده بساشس.د و باشرح
مختصر .ی تو ضیع میگردد »اما نکا ت و مفا هیمی که
اسااس مو ضوع می با شد به شرح وبسط کافی ضرورت
پید | میکند از آثر و بسرایو سند ه است که د رقسمت
مو ضوع نیزبا امعا ن نظرنکا تو عنا صر اصلی وفر عی
را دسته بند ی کرده آنهاییراکه شرح مطلب انددر قسمت
سوم نکار ش خود تو ضیح کرده در صور ت امکا ن مثال
ها یی برا ی ابضا ح مقصو دبیا ورد باشر حو بط
مهمتر ین واساسی ترین قسمت نگارش بشمار میر و د (۱)
و۲ ضحست که هلر ط دن یکره فا بر ار
ناپسند بوده از حیثیت نوشته ونو یسند ه می کا هد.
پس از مقد مه و شرح و بسط مو ضو ع . با ید
از آن نتیحه گر فت ءنتیجهئی کهخلاصه نار شرا
در بر داشته باشد. البته حسنختام در آن ۱است که
نویسنده سخن خود را با الفاظانر م و ملا یم و مضسمو ن
دلکش بیایا ن رساند » زبرااین آخر ین چیز ی است کها
در حا فظة خوانند » با قسیمیما ند و بسا که آنرا نش
به اهمبت و بر جسته کی ۲ نحفظ کنند » از آنر و لازم! ست
,که خا تمه بضور ت مو جزدربر گیرند ه و منا سب
(۱) شهر بداری اسد الله ءساده ترین رهنمای زبتا ن
۵ ص ۲
۱۵
همه مو ضوع اد ۰ )۱
بطور مثال :لو ینت ام آمیکز اه هزاضرا ف دا نشیچیزی
بنگار د » پس نخشت از همه باید ار کان این مسقاله را
پی ریزی کند, چنانکه مقدمه پی برا ی آن طر ح نما ید که
ار هو رای هت واوت رد پنکه!
دانش با انسا نها ز ار سای بر اک ان
زیست میکند ۰ باید مفد مه از اجتما عو اسبا ب پپشر فت
آنو انکشا فحيا ت فرد ی واجتما عی آغا ز گردد» سپس
همین مقدمه به عمده تر ینعنصر ترقی جا معه و بهیو ده
حیا ت گر بزداده شو د که عبار تاز دانشاست.
اینجا ست که نگار ند هبایددر مو ضوع دانش عنا صسس
اصلی و فر عی آنرا د ستسه بند ی نموده نکا ت ت فر عی را
بیك نظر اجما لی ارا ئسه کند ۰؛مانند اينکه انسانهاداش
را از کجا و از کدا م مر حلسه آغاز کردند ؟ حیات در جوامع
با علم و دانش چطو ر ودر توده های مبتلا به جهسل و
ادا نی حکو نه است ٩ وغیره ۰ همین جیزها نکافرعی
و سطحی موضوع خواهد بود. :
اما اینکه عوامل پیشتر فتعلمو دانش در جوا معرا فیه.
هه وهای ٩ و ای ویو ها اجب
پنحه دادو آنرا در همسسمشکست ؟ و چگو نه مرد مانی
توا نستند که د ر سا حسه دا نش سین | رتفا می کنند و -
پر عکس چرا عد ة ۶ دیگر ی درراه زنده گیسبر فهقرا بی
نموده انث ؟ وامئا لاینه-عاعنا صری اند که شر ح و
بسط زیاد میخواهد و رکسنسوم مقاله را تشکیل کرد از
(۱) عا بدین محمو دوذیگران » انسشاء مسسقا لا ت
تفر جمه اناد ییتاپ ,۰ + ص ۷۰ ۰
۱۹ُِ
قسمف فای غیلی مهم وبسار زش, 1 نمی باشة ۲
بالاغره نگارندٌ ه با بداز مقد مه » مر ضوع وشر ع
و تفصیل در مو ضوع ء ننبجه گپر ی نماید » اهمیبت دا ذض
وا کانی ساغته -را ها ق یش فت. در آننو1 بروسسی
بصورت ایچا ز ارا نسه کند +
مراحل نگارش
تکار ش از آغا زنا پا پانسه مرحلة متما بز و هم
مرتبط را می- پیمای که مراخل نکار ش کفته میشود ۶
مر حلة ایجاد فکسسر بتثظیم فک و بیان فک
۱سمر حلة ایجاد فکر :براینگار ش .مو ضوعا ت گوناکون
ومتعدد و حود دارد مادر مرورايام بصد ها مساله وحا دثه
پر بر و دور در هر قد موه ها قنظره معا بت زا
دبای کاآن ما ار سیگیرو کورم فا مانر؟ میشوهتو ضوع
تکار شّ قراد داد یه مرا ای بش ان
مخصوص بخود دارد و هر يكمیتواند نظر به ایجا ب زما ن
واقتضای زنده کی فکر یتازه به نو پسنده بد هد ومرضوعیه
۰ ارزنده در نکار ش قرار گیرد.
برای يك نویسند.:بز ارگ لازم است که مد تها به تفکی
پردازد و تعمق نما ید تا مسوضو عی د لچسپ » مفید
و طر ف نیا ز مرد م را کشفو انتخا ب کندو آنرا زمینا
۱۷
نگار شّ قران دهت. »لو پشنته و ب در همین فر حله ایجاه
فکر ودقت زیاد بخر چمید هد وی می کوشد تا موضو عسی
زپکررا بن کن پند و پس ازارز يا بی همه جا نبه ب4]
نگارش در زمینه تصمیم گیرده
۲- مر حلة تنظیم فکر :بعداز ایجاد فکر دد نکار ش ه
مر حلة تنظیم فکر آغا ز میشود » در همین مر حلة تنظیم
.فک است که" نو بسند ه پا ید ار کان نگار ش ر اد ر
نظر کر فته. (۱) متا له ۱ شرابه فصو لی چند تقسیم کند
رکه عبار ت از مقد مه: »شرو ع مطلب شرحو بسط و
"نتیجه می باشد . هر دد اماز ین فصول دارا ی عنا صن
اصلی و فر عی متعدد بود هونگار ند ۶ خوب هر یسك
از ابر عدا جدا در تطصیرداکته. مها هتسه ظ ,یر
مو قعسش مورد بررسی وتحلیل قرار دهد .
نو پسند ه با ید" قبسلاز نکار ش این همه فصو ل
.و عنا صر را اد دا شست کند تا در کار شسهو لت
پیش شده نکات عمد ه وکو چك با هم مخلو ط نگردد ۰
چد اتف کی عا صسستر بقل ۱ نسقد که
.+ثیست و این خود برا یتکار نده و خواننده هردو مشکلاتی
ایجاد میکند ؛در حا لیکه تنظیم فکر به صورت درست
هم برا ی نو پسند ه و همبرای خوا نند » سهو لت
(۱) ر جواع شود بسه بش اول « بحث هسای در
پبرامون نگاآرش » عر فسانشماره ۲ - ۵ » سال ۱۳۱۳
ص1- ۸۸
۱۸
پار آورده مثید وا قسستع میشود (۱) ۶ -
نو پسند هگان بزر گبزودی میتوا نند به قنظیم فکردق
کار ش مسو فسقگر د ند » چه آنها قسدرتی
بدست آورده اند که رو یموضوع مورد نظر ۰ اند بشه و
وا نن خود و1 هتم کته مناز ند آ فراعت تررسبیفرا.ز
دهند و درزمینه ازخودپرسشها ی کرد ه به با سسسخ
درستو منطقی آن نا یسلآیند » بحیث نمو نه مو ضوع
ایجاد. شد م (ثقلید ) است .نو پسند م باید با حسوا س
آرا م » دقت زیاد معلو ما ت کا فی در بار اصل تقلید
اثرا ت آن در افرا دواجتما ع, که عنا صر بر جستا مو ضوع
را تشکیل کرده و بمنا بشةستو ن فقرا ت دد نار ش
است از خود سوا لائی بکند »مثلا :تقلید چیست ؟ در کدا م
زمینه باید تقلید کرد از که باید تقلید نمود؟؛چکو نه باید
تقلید کرد ٩کدا م نو ع تقلیدچه نتا یجی رابار می آورد ؟
تقلید های منفی بر یکداممرد م چه مصنبتها بسی ر ۱
ایجاد کرد ه است ؟ کدا م مردماز تقلید های مثبت نفع برد ه
اند ؟ اکدام حد با نتسه قلیه بط ٩ 1
اینکونه سوالات وا مثالآننکا ت و عنا صر بسیار .
مهمی رابد ستر س نو بسند همیگذارد که همه را یایند
تر تیب و تنظیم کردو درجا یش بکار برد..
اینکه نکار ند ه چگو نه باید فکر کند » از کدا م نقطه
آغا ز نما بد و فکر خود رد ابرجه با به واسا سی قراردهد»
مربوط به خو داش ا ست ءزیرا فکر کرد ن کار ی | ست
درو نی و ذهنی و هر کسبه رو شی خا ص درمو ضوع
های مختلف فک مبکند ۰ ۱ زهمین حاست که رو شهاوسبك
های متنو ع درنکار شپد یبد می آید ۰ (۲)
(۱)ستمیعی حستن» -آیسفاونش ء تهران 2,۲۳۹
(۲)محجر ب وفرزا مبود »فن نگارش » ص 8۷
۱۹
ید رد خاش توت ورد با 4 ننک ود ۳
وبصور ت پکنوا خت رو یچیزها ی غپر محسو س قسرا و
دهد بلکه با پة تفکر او نااندازه بی باید برروی مدر کات
و حنیا بع هم گذا شتسه شده پاشد چنا.نکه آنچه را
که در بار ۶ مو ضوع مور دبحث بچشم خود دید ه یا از
دیگرا نشنید ه است بخا طبر آورد ه در زمینه به تفکسن
پپرداز ه » سپس به اندا زه کافی از ین همه جیز هاموا د
وعنا صر او لی مقا له ۱ شرافراهم ساخته آنگاه آنها را
په لیروی فکر واسند لا لبهم ار تبا ط دهد وبه نگار ش
دست بازه
ور ی اد کر ۲ ها فستق بت
عا مل اسا سی فن نار شدا شتن فکر درسنت وذو ق
سلیم است (۱) نگار شزیباورسا آنست که مو ضوع ان
قبلا بادرستی ومهاد ت در ذهن پرورش و تنظیم شده» صورتی
دلیسند ومنطقی ویکد س.ت بخو د گر فته با شد آنگا ه
اقدا م به بیان آنشوه ۱
۲سمر حلة بیان فکی :پساز تنظیم فکرنو بت میرسد
به بیان فکی » یعنی ویسندهمرگاه به ایجاد فکرو تنظینم
ثا پل آید میتواند به آسا نیآنر ابیا ن کندمشروط یس
اپنکه در بن زمینه استعدادو بصیر تی داشته به مشق
ومما رستبردا هه باشد.
در مر حلة بیا ن فکر دوراهوجود دارد ۰ یکی کفتاد ودیگر
نگاد ش ونئو بسند هگانغا لبارا ه دو می دا انتخا ب میکننده
دح یکت .اراد مکی یلها ن در رام
تحسین استفاد ه کرده فکرایجادو تنظیم شده راتو سط
گفتار ارا ه میکندو در ینراه ۱ ل لبته آنها قدر تیاندوخته
() سمیعی -حسین » آیین نکار ش۰ ۱۳۱۹
1
۰ 1
/
اند. جنانکه شاید نتو | داز ید هم بیا ذ فکر بوسل ٩
رشن بذر اند
امد هستند تو هکا تین کیت ۳ بهر هر در طر نی
میتوا نند فکرخود را بد وستیبیا نلما بند : اگر تیبات
بیند يشیم گفتاد میا ن تفکرونگار ش بمنز له حلقه بی! تتت
یعنی در بسین این دو ر | هابرا ز ثفک ار تبا ط محکم
وحود: دازد » نا نکه یکیسمنالز پلر پی-دیکر است اسلا
نو بسند ه وقتیکه معا نی رابه تصور میآوردو آنراتر تیب
میلنه آنگاه نو یو در تکار ی تست عیاد نی
برای آن در ذمن خود. تهپنهکرده سپس آنرا میع. نو. ند
ودر اینصزر ث هر قدرگفتا روا ضح و روشن باشد نگارش
به هما ن پیمانه روا ث ورسامی آید . همچنین قدر ت و
پافزو نی قوه کفتار میگردد ۰
پاآنهم میا ن نکار ش و کفتا ر که از طر قبیا ن فک اند
قسماً برتر ی وامتیاز یوجو ددارد و اپنك به شسر ح آن
استعداد در تکار ش
پردا خته میشود .
برتری گفتار بر نگارش
۱ - در گفتار به مواد و لوازمی از قبیل قلم » کا غذد
ورنگ ضرورتی پیدانمی شودحا لا نکه در نکار ش لا ز م
است نخست مواد فو ق تهیه کردد و بعد اقدا م به کار
شود .
۲ - هنکا م گفتار » حرکاتو اشارات چهره » چشم »ابرو
پا ی 9
این مز بت را ندارد .
۲ - لحن در کفتار خیسلیزیاد مو ثر است در حالیکه
تگارش فا قداین مز بتمیباشد مثلا درگفتار هرگاه گویند "ه
جمله یی را به آهسنگها قمختلف ادا کند شنونده از آ ن
۰
۳۱
فعالن عختلت میگیرد چنا دجه در ققره : سانهن برایانسان
نود مند است .» اگر فشا ر بر کلم دانشواردشودهعتتی
ای عنه می شود که قنها دانشن را اسان سودهنه
ی
پر کلمه: انسسا ن وار دگر دد معنی: جمله این می
شود. .که داش تنها و تنتابراق-انسان سودهندا سنت
وبسنه برای چیز ما ومو جودات د یکسرا گس
اب کلمة سودمند فشارانداخته شود جمله چنین معنی مید هد
۶ بسیار چیز ها سود منداست و دانش.هم از آن جمله؛
!| ست ۰ همچنین از همینجمله با تغییر لحن
ومحل" فشارمفیومهای پر سشیوتعجبی همگرفته میشود.(۱)
4 - در گفتار بیم آنئیست که قن قق بل هر
(پعضی قسمت های آن پینبرد ویا در برابر بعضی
> مفهوم ها به شك وترد دمواحه گردد » جنانکه دروقت
پیدایش این کونه معضهشنونده می تواند دوبار ه
تو ضیع خواهد و قنا عستحاصل کند » حا لا تکسه د را.
تکار ش ایناحتمال موحوداست که برخی از مطالپ بزخواننده._
محهول ماند و بادر زمینه شكو تردیدی براش د ست
عاوم واه و خلت 4 ]با در ۶ ین فرات |
سبپ فکر و تا مل در موضو عوقت ضا یم کردد و کسا لت
روی د هد .۰
ه - در گفتار سخسنرا| نآنقدر زیاد به قوا عددستوری
زبان و دیکر ضوا بط ادبسیمقید نمی باشد » چنانکه در
خین گفتاد _اکر کلماتبجایتی! ستعمال, تم شوه و پا د ر
- رت کیبات نقص پدید ارمیگرددو با سوية سخن رانی آنقد ر
عالی ثمی باشد چندان انتقا دوارد نمی شود در حالیکه د ر
(۱) صور تگر - لطف علی» سخن سنجی » چاپ سوم »
ص ۱۳ ء
۲
تکار ش کو چکتر ین لغز شدستوری و فتو 7 در گو 22 ۲2
مورد تنوحه بوده به [ نانگشت انتقاد گذا شته میشودع
برتری نگارش بر گفتار
۱ - نکارش زبان اد بیاست » يك و نسنده هیچگاه
نمیتواند با آن لطا فت بیا نو صراحت لفظ که احسا سات
خرد را روی کا غذ می آو رد به کفتار بزدازد «
۲ - در نگاد ش از ینکه در يك گوشل تنها نی و پرا وا
آرامش پدید می آیند عیو بو لغز شهای لفظی و معنو ی
ی دیدهمیشودهمبسته گیمیان همه نکات و بخش ما ی
آنکار اش رز عایت عیگبردد /عالا نکه کر کفتان.هصمو ا ون
يك با چند نقص اد بسیرونما می شود :
ور نگارش عوا ر ضی که سبب کاهش آهمیت و عدم
قا ثیر آن به طرف مقا بسلشود از قبیل لکنت ز بات »
دگر گو نی لهجه » ضعسفو کرا هت صدا و نظایر آن به]
مشاهده نمی رسد » پر ععسدر کفتار بر وزاین جیز صا
متصور است . 7
و محل معین مقید نمی سا زدیلعه از يك ۱ ثی نکار شا
بافته در غیاب نو یسند ه وحتی پس ازمرگ او میتوا ن
مستفیدشد . همچنان فا سد هآ منحصر به عده محدودی
ثیست بلکه هر کس از آناستفاده میتواند کرد . در حالیکه]
کفتار محتاج بحضور گو بنده و شئو نده بوده پایددر موقسع
مخصوص و برای مردمان محدودصورت گیرد . ۰
- از اینکه فراموشی درطبیعت انسان سرشته آمتنستی:
پس در صورت نکار ش بكاثر اکر فراموشی درموضوع
و معلو ما ت خود را تجد بسدنمود در حالیکه در کفتاراین
ری
مزبنت سراغ .لمیشنود ونمیتوان پس ازمدت زیاد شخص»
وقت ومحل معینی رادو بارهوبتکرار حاضر وآماده ساخت:
اکرچه پیشرفتهای علمی و بوجود آمدن وسایل تخنیسکی .
جد ید تااندازه بیاین نقیصه رامر فوع ساخته ومیتوانتوسط
ثبت صدا این کار را کرد.اما تعمیل آن برای همه ودرهر حا
مشکل وپرای هر کسسس به. آسانی میس ثیست +
نگارش از دو نگاه موردبهث و بر رسی قرارمیگیرد
از نظر موضوع واز نگا هشکل و سا ختمان . تکار ش
از رمگذر موضوع تفسیم میشود به :نامه نگاری حکایت
و افسانه » عقامه ء منا ظره پندو حکمت ؛ ترجمه »دیباچه
و مقدمه » مثل » نقربظ و انفاد» داستان » نمایشسسنامه »
زنده گینامه, و بعغیدیکی که هر کدام شرح و بسط زیادی
را ایجاپ مپکند .
مرگاه بخواهيم این همه تقسیمات متعدد را در نگارش
ابدقت بزرسی کرده آنسر ابصورت خلاصه و موجز د در
آو ریم کار ما شکل بهتری را بخرد میگیرد » آنگاه تقسیم .
تکارش از لحاظ موضسسو ع بد ینگونه منطفی و جامیع
میئما ید باآنهم جئین خواهد بوه :
-نگارش قصصی (عزا۳2و[() : از جهتی قصصی گفته میشو د
۱ اپنگونه تکار شهابه سر گذشت هاو قصه ها نسبت
پیدا میکند و فصه عبارت از حکایت نمودن از چیزیست
خواه واقعی باشد وبا فرضی, نگارش قصصی مشتمل بسر
مو ضوعاتی از شرح حسالشاهیر و بزرگان تساریخ .
و حوادث. تاریخی واقعی یافر ضیءوقایمجنگی,حکا بتها .
وافسانه هامی پاشسسد »چنانکه در سوانح نگاری علاره
پر معرفی شخص نظری پر وضع اچتماعی و اتتصادی او -
4
انداخته شود و نکارندهبا بد درز پی شسیرم وا
بسطی با شد که در حیات آن شخص اثر فوی دارد ودو
تاریخ : و یسی_نو پسنده: با , چهعنا صری .را انتخاپ- گند.: که|
در ظهور واقعه مهم و قابل بحث بشمار مپرود » زیرا بیان
جزئیات يك عصر در کتابیهم نمی کنجد تا چه رسد به يك
مق له -و: همچنین درخکایات::تضصن و امنال-انتها. ضروری
است که نوپسنده در عنصر اول زمان و مکان و تمامچسپن
هایی راکه متعلق آنست ۱ زاشخاص حقیقی و فرضی تعیین
نماید و در موضوعات فرضیو خپالی هم زمان و مکانمقروا
گردد تا اندازه بی رنگحقیقی را بخود بیگیرد .
۲ - نکارش وصفی (ع۷زاجزننوم() : ایننوعنگار شا
به سببیوصفی گفته شود که نسبت آنبو صفمی باشد و آن)
عبارت ۱ زبیان امربست پذ کر صفات ممثل آن ه
نگارش و صفی مو ضوعاتیرااز قبیل حبوا ق » بات و
جماد » عمارات و غخور »مناظ طبیعی و مصنو عاث » امسوو
معنوی مانند : اثر طبابعو اخلاق در اشخاص را در بن
میکیرد . در نگارش وصی نکارنده باپد موضوع مورد
نظر را چنان بدقت تمثیلنمایدو آنرا پا الفاظی تصور کند
که حقیقت آن آشکار کردد.پابه عبارت دریگر بهتر ینوصف
آنست که در آثر آن موصوفطرری مچسم شود ه گو با
پیش چشم جلوه گری دارد و نوپسنده پدو طریق میتوا ند
در پن زنینه توفیق حساصل کند. نخستاینکه قبلاز نگارش
پاید صورت عقلی تاموواضح برای موصوف ترتیپ دهد ء
و دیگ آنکه مقصود نکارندهدر توصیف باید پر اسا س
حقبقت بنا پافته با شد »طرربکه موصوف ازماورا ی
خود فرق وامتیاز پابد " پس درین مورد پاید از مبالغسه,
اه موصوف را از حقیقت آن دود می سازد پرهین نمابده
۲
مات تسیز نی وصافی نت می+ نود یسرد
مردوی آن وصف رعا یستمیکردد وفرق آ .نها در ین
است که دریکی اوصاقمعنوی ودر دیکر قحسی
اساس کار قرار دارد همچنانمیتوان نکارشهای تفسیری را
مقابل نکارشهای فکری قرارداد ,چه مقالات تفسیری به.
حقایق ثابت تعلق داشته ونویسنده در نکارشهای فحری
(آزاد می باشد ة
" ۲بنکارشها ی فکسسس ی تاه رنه :
]نگو نه. نکارشها را فک ی کو ند که ج جی 0 دهستا
زپقکی استئیاط شده اساس کار محض امور ذهنی ومعنسوی.
پاشد 5 مو ضو عنکارشها یفکریعبا دت ازعادات» ملکا ت:
و ارت اسیاب حوادث ونتايچآن مفاد ومضا را شباً »مسا بل
اچتماعی » چدلی و نظایر اینهامی با شد ,
مقصود از نکارشهای فکری آنست که. درآن نو بسنده
4یخوا هدبه. تایشمی ضو عی که در 7 اظهار را ی
اکند واو اينکار رابه وا سطذیکی! زوسایلچونضربالمتلماء
استدلال به تجاربودلا یسلعقلی میتوا ند | نجس۱م
دهد ء اما درین میان مساده اصلی نکارشهای فکری تنها
پراهین عقلی قیا سهای منطقی بوده که تجارب درسسست
ومشاهدات دقیق آنرا نیرووقدرت مید هد. هر گاهاین
سه. نوع نکارش رامورد دقت قراردهیم جنین بر میآبد که
هر کدام درصعو بت متفا و تاند» آسانتر یبن آنها نکارش
های قصصاست | لبته نکارش وصفی در درجة دوم قسر ار
میگیرد زرا نو یسندهدر یندو نوع نکارش میتواند از عالم
ار جی استمداد حویدواستفاده ند و
۳۹
امامشکل تر ین تسوا ننکارشهای فکری است برای
اینکه تنها به قوف فریصه نویسنده ودر جات معلومات
و تجارب اوتعلق میکیردو بس. بنابر آن دانش پز و مان
و مبتدیان فن نکارش لازماست در مرحلة نخسئتاز نگارشهای
فصصی ووصفی آغاز نمایندو آنگاه به نکا رشهای 9
دست ظ زنته »۳
طبقات نکارش
نکارشها محتوی هرموضوعی که" باشتبسیله کل ویس
سو یه نکا شته نشده بلکه دارای صور تها وپایه های
متفاوت و متمایز اند » جه استعداد »لیا قت ودستر سی
دراد ب وی رات قه ص نو بسنده نا همگون است ۰زا
آنرو طرز نکارش آنها مممختلف میبا شد « َ
لینک کر شمه از ند کل وساعتان نورد روم یا
میکیرد وبالاخره به طبقا تکوناگون جدامی شسود د وا
گذشته کامی نکارشها ازرمگذرساخت وشکل به مو چن»مسچم
وعاری ویاجز آن تقسیم شدهاست (۱) اما امروز بادرنظن
داشت. آراونژو هشهای نوین, تکار شها رااز ایینگاه میتوان
به ترئیب زیر طبقه بنسدی کرد :
۱-نکار ش عالی با پلند : ۱
بر آنگونه. نگارشها کفته ميشود که" محتوی فک های
تازه واتدیشه مای براز نده بوده به عبارت بسیار رسا ء
حزیل ومنسحم بیاتق شده باشد. نکارش عالی انباشته ازا لفاظا
(۱) غیاث اللغا ت» چا پ هند ءص 4۱۱,نشر فار سی»
ذبیح الله. صفا »۰ ۱۳:۷ »ءص ۱۱۶ «
-#
تغن وزیبا وبراز ترکیبسها یمصنوع ومتکلف میباشد. این
گونه نکار ش با محسنا ت لفظی ومعنوی اراسته بو ده
دارای کنایه ها استعاره هاوتشبیهات لطیف است» چنان
"که پرتری واستواری آنخردهارا به شکفت آوردو تأئیس
پزرکی بر خواننده وشنو ندهصاحب ذوق بنماید. اپنچنین
نگار ش غا لباً به استا دا ن و دانشمندان ارتباط میکیرد »
همجعان در دپباجه ماف اد نی ونوا رد دیگری ازاین قبیل
که در خور اعجاز بیان و شا یستة انگیز ش عواطسف
و احساسات باشد » اینگو نه نگارش به کار میرود ۰ (۱)
۲ - نگارشهای ضعیف باپساپین . 0
این جنین نکار شها خیلیساده بوده ازلحاظ مایه وپایه]
" دردر جة اخیر قرار میکیرد »چنان که درآن به لطا فست
معنی ءفصا حت لفظ ورساییتعبیر چندان توجه نمیشو د
ودر خور فهم همه کانمیباشد .نگار شها یضعیف راکسا نی
به وجود می آورند کسه ازضوا بط زبان فنون ادبی
واسا سات نکارش واملا به قدر کافی آکاهی ندا شتسه
۳ - تکار شهای ساده ومیانین (۲) :
این کو نه نکار شها میا ن نگار شها یطبقة عالی وضعیف .
قرار کرفته از رونق وبرتری نخستین وساد کی دومن
آمیخته میباشد نکارش متوسط» ساده » روان ورساست. از
ابتذال معنی وسستی عبار تمبرا میباشد .ازاین رو این
نوع نکارش مورد عمل وقبول بسا از نویسندهکان و ۱ فراد
جامعه میپاشد ۰
ره
(۱)سمیعی حسین »آبیسننگار ش +جاپهرا ن ۰۱۳۱۹۰
(۲) محجرب جعثر و فرزام پرر» فن نکار ش ۰ ص ۸۳ «
۲۸
د-
- ازاین که دراین نو عنگارش از کنابه ۶ آسنتعا ره
وتشبیها ت به ائدازة اعتدال استفاده میشود خواننده تاحدی
در زمینه به تعقیدات و تکلفات لفظی ومعنوی مواجه نمیگردد ه
ازاین رمگذد ونسبت همینمزیت و زیبا پی! پنکو نها
نگارش بوده است که عد غزیادی از نویسند ه کا ن ق
دانشمندا ن ومردمان با ذو قهمین طریق را پیمود اند «
همچنین این نوع نکارشها بیشتر در و شته مای ادا ری
وسخنرا ی هایی که درمحافلهمه گانی صور ت میکیر د »
معمول است وتعداد آن نیز نظر به. دو نرع دپک نکاری
بیشتر میبا شد :
۰ ۰ ۰ 2
تکار ش يك پدید اجتماعیاست» اساس وريشة آنسرا
میتوانيم در اعماق حیا تاجتما عی جستجو کنیمچنان که؛
و بسنده دی که میخراهمددر مو ضوعی به نکسار ش
بر دازد تخست پیات کارخود رااز اجتماع اخذ میکن اه
وآنرا در شید خود برور ش و تنظیم کرده آنگاه به ! را بة
آن مییر دازد ,
همین اثرادبی به ذات خودبالای افراد اجتماع مو شسس.
بوده از جملة احتیا جات بشریبه شمار میرود ۰ فننکارش
با اجتماع وافراد بشریرابطنا گسستنی داشبته درایساده
ارتباط بین افراد اجتماعنقشارزنده پیدارد» ازآئرو د وا
این زمینه دوو ظیفةٌ عمده راانجام میدهد که عبارت ۱ ست
[ رود ش يكمعنی از بسك طرف »و تفهیم وانتقال معنا ی
۱ پروز ش شلیره از حانب دیگر ۰
۳۹
ینعی الا هر زره منگامی کت
به فعا لیت های عادیوروزمره خود میپردا زندصدها چیر ر ۱
" در اطراف وحوانبخودمشاهدهمیکنند» به حادنه صاو
مسا یل کونا گونی بس میخو رند امابه جز عدذمعدودی
که بادقت نظر وزرف بینیبدانها مینگر ند» دیکرا ن با
يك نگاه سرسری از برا بر آنهمه عبور میکنند : آنها بی
که بدین چیز ها عمیق وبدینمسایل دقیق فکر مینما پند و
آنها رامورد تو جه وتحلیلقرار میدهند؛همین تویسنده کان
حسا س وخرد مند اند. :
و پسنده توانا از یسك مسا لة کرچك ويك نکتهجز ی
که به آن مواچه شده استدر مخیْلة خود بك مو ضو ع
بزورگ وعالی راایجاد میکنسدوپس ازایجاد ءسرو صور تی
به آن بخشیده با تحلیل | وضاع احتماعی وارتباط آن به.
مو ضوع »مفهَومٌ ارزنده بیرابه وجود می آورد به شرح
وبسط آن میپر داژه »بد بنطریق نکار نده مو ضوع ر ۱
پرور ش میدهد ودر نتیجه »یل اثش ادبی راتهیه مینمایده
در حقیقت این و ظیفعمده و بزرگرانگار ش انجام
مپدهد» زیرا به وسپلة همینفن استکه نو پسنده معنی
بذیعی راکه ازمشهو داتومدر کات انتزاع کرده است تنظیم
میکند وآنر! با نظر دا شتجزئیات موضو ع وشر اط
محیط" ومو قف خوا نندهوشئو نده به كمك نیروی درو نسی
وتخیل پرور ش داده آمادهمیساز و
..البته هرقدر نو پسنده درنکار ش دست قوی دا شتسه
پاشد .هما نقدر مپتراند مسوضوع رابهتر وعالیتر پرورش
دهد و
۰
۲-انتفا لمو ضنو ع بسةذ هن خوا نندهو شنو ند ه.؟
وقتی کهدر نکا رشو ظیف دا نخستین آن که عبار ت ا زا
پرور ش موضو عاست ببه پایان رسید» آنکاه و ظيفة
مهم وپا ارزش دیکی آن آغا زمییا بد که عبارتاز انتقا ل
والقای مر ضوع است بسه مغز طرف مقاپل *
هما نکونه: که نکار ش »مور ضوع رابه كمك مخیل]
پرود شٌ میدهد. همچنانتو سط الفاظ وترکیبها آنرل
ارا به. وبه ذهن طر ف مقابلانتقا ل میدهد .دراینزمینه نين
وظیفة نکارش خیلی سنکینوباار زش استء چنان که
هر قدر معنی لغوی ومفیو م کلمه به درستی بر رسی و
[ثناسپ پین کلمات رعا یت شده باشد وهر قدر آهنگ
رکلمات وارتباط آن به خو انندهو شئو ند » مد نظ بوده باشده
په هما ناندازه وظیفة نکار ش به خوربی انجام شده میبا شده
پایده کفت در ارایه وانتقالمو ضوع به ذهن مخا طسب
مر[ عات چند تکته که از وظایف اساسی تکار ش بسه
شمار میرود »ضرور پست : 1
نخست» جزئیات موضوع پا کلمات ماأنوس ومتنا سب ادا
کردد .دودیکر» ازاية موضوع باتذکری از اضداد آن پسه
وجه نیکو و بهتر صورت کر فته میتواند »زیرا اکر چیزی
به کمك ضد ومقابل ان بیا ن میشود خو بتر درك میکر دد.
سوم» وقتی که دراین زمینه تحلیل منطقی مو ضو عات
پبه صسو رات و ا ض وخو بتر نمایان ومچسمکر دد
انتقال آن به شکل بهترانجام میپذیرد ».
درنتیجه .میتوان گفت که نکار ش در آن واحد دووطينة
عمده را انجام میدهد وانجامان به وسیلة کلمات وتر کیبها
صور تمیکیرد ۰ چنان که ازيك طرف مشهو دات ومدر کات
نو پسنده را مجسم وپی انمیکند واز سوی دیکر آن رادر
۳۱
من خوا ننده وشتو نسنده ائتفال میدهد (۱)
از مطا تلع وظایف نگارش به مفاد آن نیز پی مپس بم 7 ج
"چنا ن که ميبينيم نکار شآ[ نچه راکه جن در اندیشه و جوه
قداره روی اوراق وپا ز با ن نقش مینما بد. خوا ننده و
شنونده رااز وجود مطلبی آگاه مپسا زد ء
دیکر این که همین نگارش معر فی حقیقی شخص است «
تخسنین چیزی که يك شخصويك فرد تحصیل کرده را به]
دیکران می شنا ساند زبا نوقلم ارست» همچنین همسن
قکاٍ ش استکه به بهترین وچه خاطزا تگذ شته و حال
وا تُشریح وتفسیر مینما ید «
صفات نگارش
گفتیم نکار ش نظر به قدر ت وتوانا بی"ثو پسنده
به درجه هاو طبقا ت مختلفجدا میشود »چنان که بعضاً
عالی ورسا بوده برخی دیکرمبتذل وضعیف میبا شد ۰
ایک ها جر ایا دی ها ات ده وین
عیوب وصفا ت ا پسند هر کدام ازین گونه نکار شها را
برمیشما ریم تارا هنما بیبرای دانش پ وهسساند
علاقهمندان درزمینه باشد.یس بر نو بسنده است که این
صفا ت رادر باید و بشنا و نگار کن_ ار هبتر
گیرد تا اثرش به صفت خوبنگار ش آراسته کر دد ۰ از
عیو پ نگا رنده گی بر کنا رماندو در نتیجه اثری عا لی
ومعبول به وجودبیاید . 9
ومقا له «موضوع وشخل در آثار ادبی» نوشتة راعسی .ه
محلة ادپ »شمارة ( ۶ ۰۱۳
ز5
۰ ۱ 2 ۰ ۱ج
دعست»صفات و نگار س
۱ سب رسشایی :ی آن .پس رگن ید ن ترکسها و کلماتاست.
که رسانندع معنی مقصو دباشد * از آوردن رمسوز و
اشارات بسیار و. بپیایی که ما .ی اشتیاه (و
شو د .
۲- سادگی : و آن- چناناست: که کارش از تب
تکلف و صورت سازی بیش از حد عاری با شد . مفیو م
:به عیارت ساده » قریبپ به فهم وبی مرگونه تعقیدا د ۱ .
شود » چه سخن هر چه سادهتر و طبیعی تر باشد" تا ثیر
آن زیاد ه تر میباشد » البته این بدان معنی. نیست که اثر
کاملا عادی و فاقد ارز شهای اد بی باشد » پلکه معانی تازه
در قالب الفاظ ثغن و تر کیبهایاستوار ۱ برا ز گرددو بد ین
وسیله سخن متبن و جر یل نمابد و پر خواننده و شنونده
تائیر. ی بزرک به جا گذارد.
۳ تناسب : وآن برقرار تمودن ارتباط و مناسبت میان
الفا ظ ومعانی درنگار شاست.چه کلمات غالبا دارای معانی
مشا به و نزدبك به هم اند.اما بعضی از آنها برای بیان
يك نو ع مفهو مو برخی برا یابراز مفهوم دیکر منا سسب
میباشد . به صورت عمومپایددر نگارش تناسب معانی با
یکدی پیوند جمله ما با هو پیوسته کیالفا ظيك بادیگر
حفظ و رعایت گرد ۵ » ۱
- و ضاحت : و آنچنان است که در نگارش ابعازر
اطناب در نظر. گرفته شود »تر کیپ نه آنقدر موجن باشد
که مغل: هعتی "کردد.و نسته آنقدر به "راز کش که ادراو
هعنی مشکل شود . یعنی باید سخنان زاید از کلام دور گردد
واز . آورد ن الفا ماهمگون بیش ازحد ضرور ات جلو کیریشود.
۳۳
۵ موانست ؛ جنان است ک--4 ثر کسستب جملا شا
مطا بسسق بسه ر و شزبان مورد نظر تهیه شده
باشد نه به قلید از کدامز بان بیگانه » همچنان ۱ لفاظ
موس و مر بوط یه هم نزبان خاص به کار بر دهشود
نه الفا ظ و کلما تخارحی »جن در صورئتی که معادل آن
در زبان مورد نظر و جسودندا شته باشد .
دوم»ءصفات نایسند نگارش
۱ - ار سایی : آن است که در نگارش بیشن از حسد
ضرورت واندازه کقات کوتاهیوایجاز ضصورت گیرد ۰ بنایر
آن ارسابی شکل مو جسسب نادرستی معنی و د شوار ی
فهم مطلب گرد د.
۲ - پر[ کندکی :آن است که نو یسنده مفاهیم وعناصس
مهم نکارش رادر چایش قرارندهد ۰ مر ضو عرابیتر تیب
و برا گنده ادا کند »ء , پنابر آن سسخن. اه
چز ۱ لت خسود د ۱۱ زدستد هد و ا مطیسسو ع واتع
گر دد ,
۳ - درشیتی : آن آمست که سخن نسیت آوردن کلمات
و تر کیبهای نا ملایم روانیو خر شا یندی خود را آزدست
داده درشت وکران تنماید »نی شنیدن آن بر کوش
سنکین افتد » خواندن آن برزبان تقلت پار آورد: ود طبسع
- ود از ان لفرت اه
ء اطناب : آن است که سخن از حدود معینیدرازشود
حشوو زواید در آن راه یایداز انرو رشتة سخ از انچسه
پدان آغاز شده است پبرون افتد 3
ه يك نواحتی : آن است که نو سنده همواره بر بكت
۳۶
تیچ سخن اداکند و جمله هارااز نگاه وجه قر کیپ همگون .
آورد " در اثر او از نگاهشکل تنوع و از نگاه معنی تازگی :
نباشدهازآنرو تکراریکنواخت» ماب خستکی دماغ و آزردگی
خاطر کر دد . ح
ید یم دا خی دس هم
توبسنده در طرز اداو بسپانمطلب ۰ در ترکیپ جمطه ما
ز کار پرد الفاظ از ز بانبیکانه تقلید کند و با بیش از حد
به جای کلما ت اصلی زبا ن »عناصر د ستوری زبان دیکری
را یکتحا ند .
تلا کنو .ن مو.ضو عا ت کوزه کون مر بوط به نکارش
را تحت عنوان < بحنها پردر زعینة نکارش» تقدیسم
داشته ایم ۰ یتكدر آخر بن بخش از این سلسله نخست
میپردا زیم به شر ح ۲ پنکه در تگارش چه تکاتی را باید
رعایت کردو بعد مشسکلا ت نکارشی را در محبط خود مان
و لو مختصر هم باشد موردبر رسی و دقت قرآز میدهیم.
مراعات نکاتی جند در نگارش
برای يك نویسنده تازه کارمخصوصاً داتشی آمو زانی کم
علاقه مند این رشته | ندحتمیاست تا گذشته از موضوعاتی
که قبلآدرزمینه ارابه دادهشد ءاست > تکاتی را ه اکنسون
پدان اشاره میشود نیزرعات کرده قبل از آغاز به نکارش
آثرا مه نظر داشته باشند
۱ - نگارنده پاید با ذ وقو نشاط روح په نوشتن آغاز
رکندو به مسلك و کار خود که نو بسنده کی است جدا
علا . قه عند. باشتد حر متکتام نکارشی: اندوه.ی فقو شفات
فعری رآ باید از خود دورداشت وبا فرا غخا طر شروع
۳۵
به نوشتن کرد . بنابر آن ءاکر نو پسنده طبع را برای
ایحاد معانی تازه و ابتکار عبارت درست و ئهیه مضمون
آماده نمیبیند همان لحظه بایدقلم را بر زمین گذاشته »کار
خود را به موقم مسا عسدی معطل نماید .زیرا آنچه که از
تحمیل حبری بر خود آمساده شده باشد بی عیب نبوده
حالپ لمی افتد .
۲ - نکار نده باید قبل از سنجش موضوع. در ذهنوطرح
روش مطالب به نوشنسننیر دازد"» و لو مر ضو عی
کوچك و سطحی هم باشد ,تادر کارش لغزش و پراگنده کی
رامنیابد » آنانی که تازه دراین زمینه "قدم گذاشته" اند
در نکارش مضمون بعضاً ازعجله کار گرفته . برای این
که زود تر فار غ شو ند شته شتابه ۳ بدون سنحش د قیق»
دست به کار میشوند , د رحالی که در نکارش باید پردبا ره
با حوصله و دقیق بود ءدر اظراف موضوع قبل ۱ ز
نوشتن باید خسو ب فکر کر دو مشخسص
ساخت که چه مسابلی رامیتوان در آن کنجا .نید .
َ ۲-نکار نده باید سس ای نوشتن وقت مناسپ تعییین
تما ید » همواره و معمولا جارو جنجال و هیا موی خسارج
ازمحل » تردد عراده هاءگربه کود کان و | متال این گونه.
قیل و قالها مانع تمرکز قوای فکری میک دد در چنین وقت
و مجلی کش لس موفق. به اعد فوعلة خوب متسود :
اک ممکن باشد هنگام نوشتن باید تنها بود » وقتي کسسی
زد ماد باشد و لوکه سخسن نگوید باز هم کم و بیشتوجه.
مارا به خود جلپ میکند و باعث تشنت فکری میشود .
نکار نده با بددر نگا رش ء حد اعتدال را رعات کند ,
تناسپ میان شکل و محتو یرا در نظر داشته
آوردن ففره های معترضه واضافی اجتنا ب ورزد.چنان که
نوشتسبه۱ ش نه آنقد رطولانی .کرده که نکاتی برای
طرف هقایل اضافی تماید وله جندان موعد که در اراق ۳
معسی تاصر باشد » یی ندارش نه طویل حمل و نه
قصیر مخل باشه. بلکه د رهمه موارد تناسپ میان لفظ
وق ماع اک و
- نکارنده باید از به کار بردن کلمه های نا مآنو س
و فد قتیو ۶ ود ژه هی بیکانه که "نظیر آن در خود
ببد موجرد باشد واز لغانی ه معنای ان پدرستتی فهمیده
نمیشود و با اشتباه پیسدا ند صی-فنظ.نماید. هیچناق
ار درت استعمال وازه هایمترادف وبه کار بردن کلمه:
هی و ستاو سمل 4 ازدرچهادر میخاهد " باید دوریجست.
چه مفعوم و مضمون شریف پاید با الفاظ شربف پسیان
شود 3 خوب را عبارت ستوده در خور است ؛ کرچه:
نو پسنده توانا می تواند کهالفا ظ مبتذل و پیسشبا
افتاده راطوری در نو شته عا. دهد 5 طر فمقا بل 1 تر ۱
ممجون وازه مای تازه و بدیع تلقی کرده طرف وس و
دلجسیی وی وافع گدد ۰ )
1 - نکارنده باید در هرحال متوجه موضوع نکار ش"
بوده آنرا به اصول ونرو عجدا کند وهر بخش را د رد
جایش ارایه دهد چنان که هنگام بیرون شدن از سك
بخش و وارد شدن به بخش دیگر پیوسته کی آنهارارعا بت
کرده نگذارد که از صسم کسیخته نمایند و با کامل؟
به عم بیا ميز ند واز همد یکر تشخیص نشوند . .
2 ۷ - نکارنده پاید که د رنکارش افتضای حال و متام
را از نظر دور ندارد . بدینمعنی که نهم و ذوق طرف
مقابل را 2 کرده پبسه نکارش پردازد » همچنسن
ی زر امتح ات مرا دته عاشست سس
)۱( ِ جر معجوب زباند ادب فار سی 6 مجلة بخما ۳
۳۷
هنگام عیش و سرور ابتدعارات و مجسترای مضمو ان
مسرت و طرب افز! باشد ودروقت عم و اندوه تسلی دهنده
و تسکین امیز . به همین گونه باید در سایر. مواقع
حال و مقام در نگسارش جدار عایت کر دد .
#۸ ار فده پاید که اصل عوضوع و مفهوم اس را
پا دلایل بر کرسی بنشاند .چنان ئه گفته اند ادعای بدون
استدلال صفت مردم تآداناست پس مر نگازش . موضَوم باید:.
۷۶ حد امعات. با تلائل آراینه گرد »*:جه در عس ان سخنان:-
عامیا نه امتیازی نخوا هسدداشتو مقبو [طبا یمنخوا هد
4
2 رخف بای ای کاترنی مورد توت کار که
باید معلعه هاعاز تراد سای ای نتم قترات نید
زیرا اگر مطالب اول عادیو سضحی باشد در همانجا از
خوا ندن آنصر فنظر میگردد. همچنین خاتمة نگا ار مس
ید رب د د لجمت هد حه ور غیر آنوا رز دبک
قسمتها_ هم از منان خواختدرفت . آلبتل ین ي که بته
خاطر طرف مقاپل پاقی ماندهدر اینده زمينة قضاوت و ی
قرار میگیرد » همین قسمت اخیر نگارش است .
مشکلات نکارش در محبط ما
آنانی که به مسایلادبیترو کار دارند و آار ادنسی و
نکار شهای معاصر را پررسیمیکنند به این نتیجه میرسند
که در برایر نوشته صسایعالی بعضا آثاری جدب نظسر .
میکند که نا رساییهاییداشته از آنگاه پرود ش معنی و طر ز
(۱) اسدالله شهر بازی »ساده ترین رمنمای ز پسان
فارسی ۰ تهسران ۰ ۱۳۳ ء بخ انشا » ص ۱۷
۳۸
تر کیپ و شکل نقص وعیبهابیدر خو ددارد .یعنی امسروو
هستند جوا نانی که پسبیارخوب مینویسند . پر محنود و
میتعرا نه واما عده پی صموجود دارد که در آنار 1 نان
نار سا ییها دیده میشو د .حتی بعضاً هم قادر به نگارش
نو سته ِ ی مشکل
و ی ی ی نامه یی و بامکتوبی عادی را میتوانند
ته ی
این نکته واضح است که امروژ همگام با تحولزنده .کی
طرز نگارش و نو یسنده کی نیز معروض به دکر کونسی
شده ماده نویسی را بسع وشیوه نوی 4 عبارت از زوان
و. بی تکلف فوشتن باشد * درندارش ایجاد کرد یده اسست
له .این که ماختعا گذصته دهنر توسنبندم کو لقن مشجید ء
نویسی ولغاتمشکلودور ۱ زثهم مردم د ۱ استعمال کرد ن
پاشه > انا با ان جستص نا نی کح ی دوه ات
از تحصیل قادر به ایننیستنده سطری چند په درستسی
بیرا مون موضوعی بنکار ندو حتی اگر پس از تلیت
پسیار » جیزی میئو بسند ۰ نهم نا ی گنده بودهدارای
بسا اشتیا ات نکارشیمیباشند:
این کر نه ی هار مس و
معلو ل علستها پیست که باید آثرا درك و اصلام
کی کی از علز اشاسی انسیت 9 شا ارفا وعالبادر
دوره ابتدابی در زمینه رآ گرفتن خط و مهارت املا یه
صورت دومت توا نامی حاصل نمیکتند ۰ آتها اکثر کلمه ها
و عبارات بسیار عادی رانمیتوانند به درستی بنویسند
و حتی شاکرد صنف سسومبعضانمیتوا ندیا به پسیا ر
دشواری میتوا ند نوشته هایمربوط په صنفهای کذشتةخود
وا ترا نم بضر این دحا ای ود کج
۳۹
تننده -اندو تحلیما شه قیلیی فامیلی "در مین نوت و
خواند ندارند . از اینحا ست که بعدم از سپری کردن دوره
ابتدایی این گونه شا کردانخود را درزمینه به مشکلاتی
مراته ید وا خوا تقو فطالعه آتار درستی وماززاق
درسی, زود ثر خسته ودلتنگ میشو ند و پس از .مطالعة جند
لحظه پی آنرایکسو میکذارنده یعنی که به مطالعه رغیست
و تمایل کشان نمید :هند . 1
علت دیگ. عدم تو عسه برخی ازدانش آموزان دردو ره
ای وله وی راد مه ات مان
بعضاً به جز از قرا ثتومعنی کرد ن چند پار چه متنها یسی
کناب درسی ویاد دا شت کرد ن چند درس محدود | ز
دستور زبان ویا فنون اد بیاضانه ثر مسوو لیتی در این
مورد حس نمیکنند .وگا صيهم آموز کارانی چند مو ضوع
مکرر راما نندراستی »نیکو یی,بهار» خزانواز اینقبیلچیزها»
> بت را انتطا ب کرد مبرای هاگردان میدهند وا ز
آنان طالب مقا له بسی د رزمینه میشوند و آنهم اکتربحی
دوباد درسال این کارصو ر تمیگیرد» که این به ذأت خو د
ناکافی است درحالی کسهشا کرد دريك سال بك مرنبه
بدون رمنما بی قبلیبه نوشتن مقاله بی کما شنشه
شود واز عیوب و واقص نرشنه اش آگاه نگردد. جطو ر
. میتوان پیشرفت وانکشا فسیزادر این حصه تو قع داشت:
استا دان ادبیات در دورهمتر سطه و انوی وظفة
بزر کی را در مورد ارتفایسویه انشابی و نکا رشی
دانش آمو زان به دوشدارند » آنها با ید
شاکردان را بر علاوه کتپدرسی به خواندن ومطا لعة
آثار ادبی و علمی و متو نقدیم ومي ضو عاتی درماورای
درس رهنما بی کنند. وظیفه مای متعدد درزمینه نهیه
..:
" مامین وئلخیص بعضی ازهتاله مای ادبی» تاربخی و نا و
دا سنا نی برای شا گردان بدهند 9 دن آن زمینه اپشان
مت مت
شا کردا ن هم با پد جد آمتو جه این نکته بوده آثار
,ادبی گذشته وا مرو ز را مطالعه کنند وخود را نه مطالعه
عا دت دهند» مطا لعه آئنار گذشته ومعاصر در حص-۸
توسعه معلومات ءنقر ب4ذخیره علمی وادبی ودر نبحه
انکشا ف استعداد انشا بسیونو پسنده گی آنان نقش
ایتساستی دارد (۱) بر استا داناین رشته است که شا گردان
راعملاً به کار انداز ند وآنهارادر زمینةجین ۰ و بسیزهنمانی
کته ۰ «البته نخست با ۱9۶ ۳ مب ریصن
آغاز 3
علت دیگر پسما نی ه رانشاء ونگار ش .متو جه ببه
ود سا تاومقا راد سا که یا
علاقه بی به دروس زبس ننشان ۳ هند» ابشان اکتسن
دراین زمینه سهل انگاراند » به زعم این که از طفلی بد ین
زبان و 2 حا حتی مطا لعه و کار دراین حص.4
" ندارند »,چه به فک خود شا نمیتوا نند بخوا نند ومیتوا نند
باو قست و مفکو ره آنهارابه خود را.ضی سا خت4
است: یلاق که ی ده ورتم ضوع رابغ ند
آودر ل کنند ونین نمیتو انند حتی موضوع کو چکی ر ا
پنو پسند بدینگو نه چنینشا گردان درذو ره تحصیل
هیچگاه را ما منظمی برا یملا لعه ندا شته اند وببق
که مطالعه ییهم میکنند جز عده معدودی دیکر | ن کمش
به شیوه نکارش وطرز مقاله وداستان نوبسی میاند یشند.
(۱) اندره موز واء هنرنو پسنده گی » تر جسمدا
هس ورد تسا انچیشسین؛ دو در ۱(۵ )شمارة
٩-۶( ).ص ۶۲۲
ى
۰۱
مباا 30 آثار فصیعو لیخ کینوتو برای همه" و مخصوصا برا ی
تار. پر دازان ضروریاست مریرا به مبتدی مایه میبخشد .
و توچستدهگان نازه کار بدون داشتن مایذا ی از کذ خته گان
ومعا صرین خر یشنمیتوانند » درست بنو بسند.
در اینجا نکته بی که بایدواضح کردد » این است که
و سنده نباید بدانچه که از گذشته ان میداند » آنرا
کافی دانسسته به روش ونقلید از ايشان قانم وراضی
باشد » زیر این ام کشندهایتعار است . بلکه با بسد
کلمات و تعاییر و طرز ها ی بیان درست را از | بشان
آموخته افکار و احساسا تخو بشتن را بدان وسیله به
درستیو روشنی ارابه کند وحتی با در نظر گرفتن شبوه
های نو در نکارشراه درستو مورد ضرورت زمان را د ر
نویستده کی پیش کیرد و انراادامه دهد . (۱)
به هر حال . باید دد پیچاره یی برایحل ایندشواری
ز یقد و ۶ حو اعس ناکداشت کف بت پویسی او
تکارش راه تنزل پیماید . اینامر تلاش همه کانی میخواهده
چنان که آموزار باید متوجه نواقص خود شده با اشتیاق
و ذوق تمام و با محبت ودلسوزی زیاد به شاگردان »
آنها را به کار و فعالیت دراین قسمت وا دارد ۰ همچنان
شاکردا ن نیز بایدخود توجه نمایند و بدانند که بد ون
مطالعه و مراجعه به ذخا پرادبی و بدون اندوختن ماية
علمی و ادبی خریش و بیتحمل رنج و تکلیف جهت
مشق و تمرین در زمسینه .نمیتوانند » نویسنده خو ب
کنو لك 3 ۱
(۱) عبدالله آریان فی »ءزبان فارسی » ملد سخن »
آدوره (۱۹) شماره هشنم ءص ۰۸۱۷
۰"
فصل دوم
در حی از شکل های نگارشی و ابلایبی
از تگاه «سحنود زان
بعضاً در نوشتار مبواردیبیش می آید که نویسنده
بدون در نظر داشت مسا یلزبانی و ویدژه کیهای اساسی
زبان موافق به ذوقو فضاوتخودش و یا به تاسسی از
تا درستبهای تبون املا بیبه نکارش واژه های ساخنه
(مشتق) وتر کییها مییرداز د.ایی مو ضنوقات وا ترا نز
نگاه دقایق وضو ابط دسئوریمورد دز وهش و بررسی قرار
فا و 39 ز مسته روشنسیانداخت
ما در این جا موضوعات واجهت تدتیق و ارزیابی بهتر
های به کار برد آن » شکل نکارشی برخی از تر کیسها
وعایت برخی از قواعد میممدستوری در نکارش و کفتار .
۰۳
نحی
3 ایحست» و ندهاو گونه هایبکار ر دآن:
هر تواژد دارای. باکت عتصراصاسی و ماده عیباهند. دب 19
معتای: اصلی واژه را در دهاند 3 بعش مر مساده »
و ريشه به تنهایی در سخنبه کار برده میشود » اما
بعضاً جهت معنا گیری وانتقالفاهيم تازه اجزای دیگری به
آن پیوست میگردد » آنسگاهاکر جزء پیوست شده وااد
(مورفیر 6 آزاد باشفتته از ۶ کیبچ هر دفعر 2 وازم می کپ
به وحود آید که دار ایمعنای تازه است البته بسا
تضمین معنای اصلی واژهها.و اما اک جزء پبوست شنده
واژك بسته باشد واژهساخته ( مشتق » وند دار ) بیدا
میشود که آنهم معنای حدبدرا ارائه میدارد » این حزء
پسته و پیوست شده به مادهو ریشه » « وند » کته
میشود . وند های که در علو رادم و زشسه. گسسواو .
میگیر ند « پیشو ند و آنهایی که در ۳ آن میپیو ندند
1 » پسو ند ِ( نامنده میشو د ۰
يك واژه ساخته "میتو انددارای بك. با چند پیشوند و
پا يك يا چند پسوند و یسادارای پیشوند و پسوند مردو
باشد » بعنی در واژم ها یساخته ( مشتق ) بودن ماده
و رش واژه حتمی واجباری و تعداد «وند »۱ ختیا ریست ۰
ی واوت ها از اه ات نی وله غرامند ج
۱ - « پیشوند + مسادهاسمی » ؛ چون::
همسفر .. بیکاز » نا امید ».با خرد ...۰ ۱
۲ - « پیشوند + مسادهفعلی »؛ مثلا :
وادار » پر سوز » نادان»نرفت » میگفت » مرو ...۰
1
۳ نب 9 دو پیشوند ۲ مادهاسمی » ؛ مثال *
نا همآهنگ » بیپهمن اه( بسی + هم + راه ) »
5 - « دو پیشو ند + مادهفعلی » ؛ چون : 0
نمیگفت ۰ بر تخاسست »در نیافت .
مس « مساده اسمی +پسوند» ؛ چون :
زوزانه: * غمگین. ۰ اهتگرمقاغبان .
2 ماده فعلی +پسوند » ؛ مثال :
گفتم : دیسدی » خواند »کفتار » نوشتن .
۷ - « ماده اسمی + چندیسوند »؛ مثلاً : -
آهنگران .» جلوه. گری »ستمکاربها » با غبا نسی
۰ باغ + بسان + ی ) .
۸ - ۰« ماده فعلی + چندپسو ند » ؛ جون :
دانشمندان ( دان + ش + مند + ان ) » نوازندهگی»
گفتاري. »- ورین ( تور +و + آن ).:.
همچنان واژه های ساخته و وند دار در زبان دری
میتواند متشکل از يك مادهو ريشه با يك با چندپیشو ند
وپسوند. با شد » بدین گو نه :.. ِ
« وک با ول ها ۳ اف آری با فتایر + وید متا
وند ها » ؛ مثال : ۱
۱ - « وند + ماده +وند»؛ چون :
نا پیت ( ۷ ۶ یی 474 4یا دانش :-۷9 ساز گسساز »
نا غوشی » بیچنسارهگی »فر آورده هماً هضنتسگی ه
وا لنش ۰.
۲ ۰« جند ود + ماده+ 0
: بیهمزاهی »نمیداند.( نه و
نج
۰
۳ - « ونئد + ماده +جندو ند » ۰
بیخانه کی ۰ نا بینایان .تا ساز کاریها , ...<
6 جند وند + ماده +چند وند » ۱
نا هماً هنگیها» بنهمر اصها» تمس بدند » ....
9 همینگو نه در زب ندری تعداد ژیادی از و(ژه ها
وود دارد که متشکل از دوواد آزاد با ونه ما
پیشوند يا پسو ند و یساهو دو ) مییأشد ؛ به حیت
عحس
نمو نه :
نا خود آکاهی » حخوشبختیها ی درد سس ۶ دستآورد.
ها » دل آزرده کی ....
بسقو کد ماو ود فتاه 4 فاد و ره جومت
میشوند بالتوبه برای واژهمای ساختة بعدی » اصسل را
تشکیل میدهند ؛ مثلاً وقتیگفته میشود « کار » این خود
یک ماده اسمی است. » امناوقتی که و ندیبه آنهیپیو ندد
به حسة تال یتم نت 9 2 آرتاد ما حله متتنود
واه « بیکار » این واژهمیتواند اصل واقم شودبرای
واژه « بیکاری » و کلم« بیکاری » اصل باشد برای
واژه « بیکاربها » . ۱
و با « کار » ماده ات نز اق واوه « ار گکسنو » و
« کار گر » اصل است پرای« کار گران » . و با رنشه.
« خور » با آمدن جسو ند« و » اصل ماشی « خورد » را
میسازد و از این اصل مبتوانهمه فعل هایماضی راساخت.
۱ ار جر ی ار
واژه میییو ندند دراین صورتپیشوند ها با ارتباط 4
واکهای ما بعد خود با وال اغازی ماده واصل وپسو ند ها
با ارتباط به واکهای ما قبلخود و یا واکهای انجامی ماده
و اصل بعضاً بدون تخیسیرپیوست میشوند و بعضا پا
3
پذیرشن تضییر انیب آوسونده + -
ایتک ما پیهوند ها وتو ها و1 ٩ ف 0
دا کانه با تضیرانی گام به کار رو ار
میان آنها و ماده با اصسلبه وحود می آید و در کفتار
و کین دور روهار بو وه و حقه آنست سورد
بررسی و پژوصش قر | رمیدهیم :
بیشو ند ها (ومعتامر۳:
پیشو ند ها از جمللواژکهای بسته بوده در حلو؟
- ماده یا اصل قرار میگیر ند »این کو نه واژ کها همو اره
برای کرفتن مصانی نر وساختن واژه های. جدید با
مقا میم تازه به کار برد میشوند بعنی پیشوند هصبا
همراه با ماده و اصل یلدواحد لفظی ( واژه مشتق با
ماه )را سارت ماهر نان + ندرم با ۲
حد امکان با کلمه پیو سست کردد , جر در مواردی کسهه
واژه یعنی چند پسنواکی باشد ؛ مثلاً : هم. عقیده
بی نتیجه .
پا اینکه پیشوند مختو مبه حرف منفصل باشد؛ چون:
فروما به» واکنشیءپرداشت. »5 متا
و پا آنکه کلم مصدر بهحرف منفصل باشد ؛ مانند :
هم ۱ تا قع ی سا من اعتتان
البته در سایر این عواردییشوند ها پیوست با کلمه]
آیند ؛مانند :همکار»جمسنگر فتکت » تام » فسهمیده »
پیمایه » نخو رد » بسرو »مرو ۰ میرود ۰ نمیرود ...۰
در زبان دری پیشوند ها به دو بخش عمده جدا میشود :
پیشوند های صرفی ( تصبریفی ) » پیشوند های واژه
ساز ( اشتقاقی ) ,
۷
پیشوند های صرفی
پیشوند هاپیست که درجلوفعل آیند و همه فعل ما ی
يك کردان را در بر گیرند »یعنی پیشوند های صرفی تنها
با ماده يا اصل فعل آیند ویکجا با فعل گزاره جمله تا
عبارت فعلی و يا يك فشهرا بسازند », فر ق این کونه
0 « وند » یا « وند » واژهسازهمین است ۰ چنانکه و نسد
واژه ساز اگر با فعل هم آیدواژه های نو از اسمیه وقبود
ان ۱ ار ۲
نگفت » برو » پیشوند ها ی«می» ۰« نه » و « ب » وند
های صرفی اند و در گردا نهای فعل یکسان آیند درهمه
فعل ها يك منهوم را ارا نه کنند » اما وند های واژهساز
با فعل هم اسمیه ها و قیودرا سازند » مثلاً دد کلمه های
نادان ( ونسد + فعل ) »در خواست ( وند + فعل )
پیشوند های « نا » و «در »با فعل ها اسم را ساخته اند.
پیشوند های صرفی اینهااند: ِ
۱ - پشو ند استمرا دی« می » :
هر گاه این پیشوند درجلوفعل های آغاز شسده به
صامت قرار گیرد باید بساماده پا اصل فعل پیو سست
نگا شنه شود .چو ن:مینمابد.میرفت » میشود » میسشد »
میبود » میخو است .... ِ
و اکر با فعل های مصتدربه مصوتهای « الف مفتوح و
مکسور و مضموم » آید آنگاهبهتر آنست که باز هم با
فعل بپیوندد ؛ بدین کونه : 7
انداخت و میا نب اخت »افروخت و میافروخت » انگیزد
وميانکیزد» ایستد ومیایستد .ایستاد و میایستاد » افتاد و
ميافتاد » افتد و میافتند ..., 9
1۸
و ِِ
۱
و اما هر گاه با فعل آغاز شده به مصوت « » آید دو
آن صورت باید جدا از فعلنوشته شود تا مو جسسب
اشتباهاتی در تلفظ و معنساگیری نگردد. » بدین کو نه ؛
ار استتق و می آر اسست » آزما بند و می آز تا مشاه 1
آسانند و می آسانشد و
هر گاه پیشوند استمراریبا اینگرنه فعل ها پیوسست
آ ید وان صورت میان آنهاو فعل های آغاز شده سسه
اش وود هنگام امسدن پیشو ند «می - » فرقی باقی
نمیماند و از جانپ دیسر بعضاً با فعل نهی مورد اشتباه
واقع میتواند شد . بسسه گونه منال فعل «بیارایید »
( او تفا چم ) ومرایی ۱ میز متا جمع)
است ؛ هر گاه «ارایند » رابا پیشو ند استمراری («(می سا؛
پياوریم و فعل حال استمراری بسازيم و آثرا,پیوست بسه
فعل به گوئه « میارایسید »بنو یسیم با فعل نهی مین
جمع اشتباه پیدا میکند . ازجانب دیکر طرز نار ش
پیشوند « می » با .فعل ای آغاز شده به « 1 » و آغاز
شده به «الف » بکسان تفت با بد ی
تا شتند .
اک فعل دارای واك آغازینيم مصوت « ی » با شسند
آنگاه نیز بهتر است که اینپیشوند جدا از فعل نگاشته
شود * مثلا :.می بافسست +می تاق فق دم
و يا پیوست. با اثبات هردو «ی » یکی مصوت و
دیگری یم بویت ۶ به اوتفیتال را ما رن
و اما هرگاه مانند بر خیاز کلمه های دیگر (۱) بك
(۱)مثلاً واژزه «خا رجیا ن که اصلا در تلفظ متشکل از
دو بای پیهم یکی مسصوت ودیگری نیم عصوت است . اما
در" نوشتار به یاثك «ی »کاهشن يافته است ؛ همچنان
.. 2 : به « بحثی در بار هر سم الخط ,۰ دکتور
فرشید ورد » مجلة وحید ۱۳۰۲۰ ۰ شماره (۳)ص ۰۲۱۹
1۹
انا ی آن ثسبت همشئل بودن مفتد آنگاه ۳ در ست استت
چه با فعل نهی از اي نوعفعل ها » زمینة اشتباه پیدا
امر نهی
بیاز بد مباز بد
پیا بید مبانید "
هرگاه پیشوند استمرا ری« می - » با فعل مصدر با
ثیم .مصوت « و » آید آنگاهمانند صامتها عمل شود و
مثلاً : مبوزید » مبورزد 2۰.۰ :
- پیشو ث تا کد « پ »یر وزن « که » :
این پیشوند که منواره پانعل می آید بعضابا ی
ز ینت (۱) وگاهبایزابد(۲) گفته شده است ۰
که قابل تأمل است » زیرااین پیشوند از خود وظینه]
مشخص دارد و به مفهو متا کید با فعل به کار میروده
پیشوند « ب » با فعلهای| بتد! به صامت بدون تغیس.
آبد ؛چون برود. بگفت »بخواند » بگمارد ....
اما اگر با فعل های آغازشده به مصوت ( الف مفتوح
و با عضوم ) بیاید آتکاهقنل از فعل يك «ی» نیم
مصوت افزوده شود » البته ( الف) آغازی فعل در تلفظ
باقی ماند و در وشستا ر بیفتد ؛ مثلا :
انگند و بیفگند » افروز و بیفروز م افتاد و بیفتتاد .هه
و اما هرگاه فعل ابتدا به « الف » مکسور باشد » آنگاه
سسجمد رضنادا شس اد ۰ یراق دمتوه زان
قار ۱۳۳۶ هر 4 ِ
(۲)استاد تبتاب: د ستر رزبسان فارسسی ۰ ۱۲۲۳۲ ه
ص ۸۵ ۰
۵ ۰
الف » در گفتار و وشتتار بافی بماند : مائتد 7 باستاده
اگر پیشوند «ب » با فعلصدر به « ۲ » آید میا ن
پیشوند و فعل يك «ی» نیمصوت افزوده شود ۰ السته!.
در نگارض علامة مد از آغازض بیفند. 4 جنسنون : آوود
و بیاورد :۰ آمد و بیامد »آراست و ببا راست ....
در صورتی که فعل آغفازشده به نیم مصو تها ی
« ی . و» باشد» این پیشو ندمانتدصامتها بدون تغبیر آید؛
مثلاً : یافت و بیس فت »ورزید و بورزید ....
۳ - بشوند نقی < نه » : ۱
« نه » -يك واژكد ( واحدلفظی ۰ مور فیم 6 قاقی (است.
در اصل ( نی ) بوده استجنا تکه بعضاً هم آنگکس! ه
که به حیث کفته (ییوو۳) » دد جواب پرسشی بها
جای جمله می نشیند به همینشکل (نی) آید » به حیست
نمونه در جواب پر سسش( نان خوردی ؟ » کفته شود
(نی) . و هر گاه به جا یفعل نشیند آنگاه هم به شکل
(نی» - و هم به صورت(نه) نکاشته و کنته شود 4
مثلاً در این جمله : احمد نه( نی ) » محمود بنیابد.:
همچنان واژلد نفی هر گاهبه حیث ریط نفی استصما ل
عردت نام نود به همین دوشکل آید ؛ مثلاً : نه (نی)
اجعد + :2 (نی) محمود آمد .یا نی (نه) احمد آمد و نی
محمو د . :
(ن) نفی هنگامی که به حیث پیشوند در جلو فعل
قرار میگیرد باید تا حسدامکان با آن پیوست نو شته)
شود ؟ چون : نخورد» نگفت»نر و دو نمیسسرود .
در صورتی که فعل آغازشدهبه مصوت ( الف مفتوح با
مضموم ) پاشد میان ایسنپیشوند و فعل نیم مصوت
۱
( ی ) افزوده میشود البته واگ الف ( مصوت فنحه با
ضبه ) در صوت باقی میماندو در لوشته مبافند ؛ جون :
انداخت. و تیفداعت + آفروغتو یف وغت افناد و نیتتاد.::
هر گاه فعل مصدر بسه مصوت ( الف مکسور ) باشد
آنگا ه «ن» نفی پا تس بت ند ۴ « الف. » ۰
شکل. پاقی ماند ؛ ون ؛ایستد و نایستد » ایستاد و
تا بستاد ِ 0
آنگاه که فعل آغاز شدهبه (1) باشد با آمدن پیشو ند
نفی . میان نون نفی و فصليك نیم مصوت افزود شود و
وا (1) در صوت باقی ودرشکل (مد ) آن بیفتد ؛ حون :
آورد و نیاورد » آمسد وننامد » .... :
و اگ فعل »مصدر به نیممصونهای « وءی» با شتد
پیشوند نفی بدون تغییر بافعل پیوند د ؛ چون : پاقت و .
نیافت » وزید و وزید ....
: - پیشوند نهی «مه » :
پیشوند نهی نیز ما نبندپیشوند نفی عمل میکند یعنی
پا فعل های آغاز شده باصامت آبدون تغییر میپیو ندد؛
چون : مرو » مروید » مخور »مخورید ...۰
و اما با فعل های مصدر بامصوت مان این پیشو ند وفعل .
ثیم مصوت «ی» افزوده شود.البته در نکارش تغییر به
اکن پیشوند نفی در فعسلصورت میکیرد ؟ پجسو ن :
افرو ز »نیفروزد»میفروز »میفر و زید ۰ ۱
افتاد » نیفتاد » میفت
است » ناستاد » فاست
1 » نیاید » میا
۰۲
و ثل های و اژه سار (اشتقافی)
انست که در جلواسم؛صفت و فعل امده کلمه های حدبد
میسازد و تا حدامکان باید با ريشه و اصل کلمه پیوست
آید » برخی از بیشوند ما یواژه ساز که میان آنهاواصل
کلمه حرف منفصل و جودداردیعنی واحد صوتی انجا منی
پیشوند با واحد آغازی اصل کلمه حرف منفصل باشد حدا
از عم نگاشته میشود امساپیوست تلفظ میگردد » مثلا
این پیشو ند ها :
پر - برداشت » بر خورد» بر گزیده » بر خاست ۰ .۰ .
در درخواست. ء؛ در یافت. در سور 6 مد
فرو - فرو مایه _» فسرو گذاشت ۰۰۰ . ٍ
ور - ور شکست ۰
وا واتتقی نه وانیوای وا واشت ات ۶
با پاهوش » باه کم »با ادتتس
نا فادان -. اقفر سک ۷ نا مه :
اما عده د یگر پیشو ند های اشتقاقی که امکان پیوند با
اصل کلمه را دارند باید د ر نوشتار پیوست اورده شو ند
چون. تیشو ند های ۱
هرب همدست »هم ر آه » همد م۶ همسر » همنسقفر. » همستگر ...
ام - امروز »امسال >امشب.
ی - بیمثل » بیکار »بیقرار بیفررهنگ » پیخبر ..ب. ۱ 4
)این پیشوند هرگاه بااصل ابتدابه حرف منفضسل
امد( خو فت سر هو ون اس امس ات
اکر این واحد لفظی به حیث پیشینه به کار رود حدا ۱ ز
کلمه ما بعد آید » چه آنگاهممراه باوا زم بعدیخودیت *
۹
به" بهرش 9 بنام دبک دتشصی صِ 3 با وت و
نه - نفهمنده » نداشته
پیشینه ها و پسینه ها و فرق آنها باوند ها
فرق میان پیشینه و پسینه با پیشوند و پسوند اینسست
که پیشو ند. و پسوند در جلوو انجام ریشه و کلمة اصلی
پیوسته یکجا بااصل ۰ معنایجدید و تازه میدهد و با
همدیکر يك واژه را میساژند,در حالی که پیشینه وپسینه.
در تر کیپ قبل از کلمه بابعد از آن قرار کرفته »کلمه
ما بعد يا ها قبسسسلغو درا به جمله ار تبا ط ..
میدهد یعنی پیشینه با کلمة مابعد و پسینه بسا
و | ژه ما قبل پیو سست نشده کلمة دارای معنای جدید
را تشکیل نمیکند . بلکه کلمه را به جمله پیوست میکند وبا
ان بت عبارت را فیسازد
پیشینه ها در بان در یعبارت اند از , «به .یا» »بر
ازء در ءبرای » تاء بی ۰.۰ »و پسینه عبات است ازد«ر!».
پیشینه ها و بستته با نددر ترشی عد1 1 های
ما بعد. و ماقبل خود نوشته شوند » مثلاً : به خانه »برای
ده .ین فرستمی + بسابادر »کناب ترا خانه رز
وغبره ۰ بنایر آن » «به »آنجا که پیشوند است باید به.
کلمه پیوست وشته شو دمثلاً : بنام (مشهور) » بهوش
بخرد ... وآنحا که پیشینه میباشد » پاید از کلمه جدا
آبد . جون :به صنف » به دوستش » به بازار .
*عبارت را مسسازدنه نك کلمة مشتق و فر کیبی ر! » مثلاً :
مردبی چون و چرا آ نم اپذیرفت » پایار آمدم همیبی .
داز میرو م ...۰ ۰
۰
گاهی هم حئس اتقاق مسی آفتند که بو ست آوردن بیشنبن4]
به رازه ما بعد موجب اشتباهدر خواندن و دگرگونی درمعنی
میکردد » مثلاً دراتر کیها: 0
به آب پاپ
آب بیاپب
به خار بخار
به چه بچه
به مرک بدر نگ
به پار بیار .
به ستم بستم
بهخیل " بخیل (۱)
بیدر نگ در کف
همیتتات 0۱۷ ۰ ٩ دار 9 ال فیتو! نیو ند
باشند »مثلا: برخاسسست »برداشت » بر خورد »درخواست
در آمد » در گیر ۰ که غالب] با فعل آبندوند را بااسمچون
پر کنار » و «با» در کلم با ادب » بااخلاق که غالبا
پا اسم آید . 7 ۱
این اجزا ی ضرفی صسممیتوانند پيشینه باشضند »
چرن: برمین »برروی. کاغذ »بر صفحة روز کار » در اتاق
در کتابخانه ۰ باکتا بها یش, با دوستش .با پدر خسود .
به همین گونه جز صرفی(نه )میتوا ندپیشوند صر فی
باشد آنگاه با فعل یکجا معنی نفی رامید هد » مثلا » نخور د
تمیگرد . وود و دای ی اشتقاقی باشد ۰ چون
نفهمید ه » ندانسته
کاهی هي به حتی تقاتطر سنی به کر رید 0
سس
)۱( پیما ن بغما بیمجلة ار مغان * ۲ 67۷۴۳۵ شمار دجم »
ص ص ۱۱۱ + ۱۱۷ ۰
0
آنگاه در آغاز دو کلمه پادو فقره متوازن بیاید و هر دورا
به هم ار تباط دهد » البته دراین صورت جدااز کلمه نرشته.
شود ءجو د: نهاحمد و نسه محمود آمد » نه می نشینهد
و زه میرود » نه و" برو نه او .. ۰
و با به جای رد در حمله به کاررود»
جو ن :احمد نه ءمحمو ۵ بنا ید » نو له .۰ من میخواهم . 4
هر گاه کلمه «این» بعداز پیشینه ها بیاید غا بِ
«الف» آغاز آن از میان نمیرودمثلا : به این صورت.. دراین
اتاق» بااین همه » از این جاءتااینجا » برا ی این» بی! ین
که ... زیرا پیشینه ما بااین واژه به حبت د«وند»نمی
آیند طلوری که در کلم4«همین » دیده میشود .
پسو ند ها (فعءزتلیم):
پسوندها عبارت ازواژ کهای بسته بی اندکه درپا پانوازه.
میپيوند ندو معانی حد بدمیسا زند. بااستعمال پسو ند
ماواژه های جدید با معا نیتازه وتر کیبهای نو پسرای
ارا ه منهو مها ی نوسا خته میشرد » پسوندها همجو
پیشو ند ماباید تاحدامکانودرصورت موجودیت سس و ف
متصل میان واژه وپسوندیکجانوشته شود » به حیثنمونه :
کتابها » دا نشمند »خو بتر »نازلتر پن » فرو شکا هها »
دسته بندیها »نامشان, کتاپمان» همرا هش و نظا یر آن.
پسوند مانیز به دو کو نهاند : پسوند هایصرفم
(تصر یفی.) که با فعلمی۲ یندو گردانها را تکمیل مسیسکننه :
ویسوند های وازه سا ز(اشتقا قی) که بااسمیه هب
و بعضاٌ با فعلیه ها آیند ووازه مای ساخته (مشنتق ؛
رانا معانی تازه تشکیل. دهند. ۲ ۱
۰۹
مه رم
پسو ندمای ضمیر ی انسدکه غا لب بافعلها می آیند و
فاعل یا مفعول رااز نکسا ءشخص وعدد میشنا سا ننسد
از آیترو یه نام هنا پسسهها نوا ناد میضی کده این گنها
پسوند مارا به سپبی صرفیگویند که آنها کردانیای .
مکمل را تشکیل میکنسسند .پسو ند های صرفی هم بااصل -
حال وهم بااصل ما ضی فعلمیآیند» اپنکونه وند هر گاه
با اصل حال و ماضی فصلمختوم به صا مت بیا پدبدون
تغییر به آن پیوند.< وا گر اصل فعل به مصو ات خنمشده
باشد آنگاه میان وندو فعل( تغییراتی پیش میشوه ۱ ز
این. قبیل : 7
سیسو ند ها ی صر قیفاعلی با اصل حال و ماضی؛
هرگاه اصل حال فعل پامصوتمر کپ «اوی »پادآی» ختسم
شده باشد وبااین کو نه فعل پاحذف «پای »آخر پعنی
به شکل فعل مختو م. پسسبهمصو ات «و »یعنی «واومچهول»
ویا «1 »در آمدهباشد پا آ مدنپسوند های ضمیر ی فا علی *
.آن «یای » آخر با پسو ندها مپچسپد پس کسانی که
به جای اپن صی» صورت «عممینکا رند» نادرست 1-ست *
زیرانه «عدروازه هاید ر. یوجود دارد ونه صورت 2 ۶»در
تلنظاین واژزه صما دید »میشود ۰ منال از پسوند های
سمیری فاعلی بااصلیا یمختو م به و اول مر کب
« اوی ».با «و » مجهول. منلادگوي »یا «کو »فعل ۱ مر آ ان
«پگو »؛ صر ف این فعل درزمانحال استمرازی جنین است:.
میگویم» میکر ییم» میکوبی» میکویید »میگوبد »میکو یند ۰
پس نیا یدمیکو بیم «شخصاو ل جمع» رابه شکلمیکر نیم
7 ِ
وم 4۳ شکل میگو ثی ومبگ سد
«شخص دوم جمع»رابه صو رتمیکو ثید نگاشت ۰ همچنین
آست گردان اصلها ی :
7 حوی » حو فعل | مر ۲ خن بحوی با یحو ...
شو ی» شو .فعلا مر 1 ن بشوی یا بشو ۰.۰
,. متال از پسوند مسا یضمیر یفاعلی بااصلها یمختوم
ابه و اول مر کب«آی» با «»؛متلاً :«کشای »با «گشا »*
مر ای یه مد نز متا سر اری تین 1 مت 2
میکشا یم» میکشا بیسم »میگشا یی » می گشا بید» می
گشاید » می گشا ند .بنا بر آن»نبایدمی گشاییم»میکشاییو
مک ود تب مکی کی ز
کیا هد ها تکس4 سویا ختید اقا هسی
رامر تکب میشو ند :همختیم انیت ردان اضلیا ی :
آسای پا آسا » بخشای بایخشا ۰ فرمای يا فر ما »
ثمای بانماء سرای یا سر ۱ »پیمای یا پیسما» زدایبازدا»
وی تاو ۱
هرگاه یسو ندهای صس اس ماضی راساً بیاید بعنی
هر دا ما سس مایق از اعنکه اصز ماه ور
آزبان دری عمو مامختو م بهصامتها ی « ت»یا«د»میبا شد.
بنا برآن پسو ند هایصر فیبدو ن تغییر بااصل میپیو ندد؛
متلاً :خور د م » گفتم »دیدی»نوشتید» خور دند»ه سا ختند
کرجه دراین صو رت ئیز پسوند های ضمیری در او ل
شخص مفرد وسوم شخسصجمسم پسه شکسل
«ام» و«داند» است» ما د ر نوشته به صورت عمسو م
«الف. مفتو ح از اول 1 نها می افتد وکدا م دکر کر نی
نوشتاری در زمینه و حسود ندارد و
۸
نت
ما درما ضی قر بب لته نخست باآمدث .پسوند < ه 8
دعل وصفی باصفت مفعو لیساخته مبشود وبعد پسو ند
هاچ صو فی میاید. آنکا هپسوند های ضمیری .بد بخ
کونه نوشته مشود
گردان فعل ما ضسسیقریپ معلو م مثبت ۱ زاصلا
«رفت »:رفته ام» رفته ا یم »رفته ای » رفته اید » د فته)]
است » رفته اند". : ۰
در اینجا پسو زد مس رمع کاهش دافتة<۱ ست
پسو ند هایضمیری ی #مباشد(۱) ید گو نه :7« استم» 3
استی . استید » ۱ تن »استند»؛ چا نج دینشسد ه
میشود درسومشخص مفسر داین کاهش صورت نگر فته.
تست فف - ساری به ممسانصورت اولی خودبا قیما ند ء
: است پس نبا ید فعلهسا یما ضی قریب رادر دومشخص
هفرد. جنس نسیسو شست:: ر ف سته نی
گفته لی-:- تایه شعیت 2 چکر . پلکه شکل نوشتاری
درست. آن ۲ پنست : رفته ای گفته ای... هررگاه همین
پسوند عابه جیث پسو تسد های فاعلی باا سمیاصفست
متقوع تعسو و کب یه مان پیو قت رسد
ووا ژه ماقبل جر در نو مخعص فد » نیم عصوتسی»
افزوده شود « لفمفتو ح ۲ زنتو شته پیفتد » مثلا با واق
«جدا » که اینگو نسسه کردانشود نجدا یم ء حدا پیتیم »
جدایی » جدا پید ءجداست .جدا پند .
" آزهمین کونه است کردا ذشیدا» پیدا » دانا و غیر ه
بااین و ۵ اج ویس ( زهنگی 2۶ نو چم هتکن چرتتم,:
2 ۲ »نکو بند .
بنیاد ۰ ۰ 4 :
0۹
۲سپسوند های صر قسیهقعو لی وا ضافی :
سوند: سای قمییر کی عون بیکتت.:ن
در ی که همجنان در ز مینةاضافتوملکیت نیز به کا ر
میر و ند عبارشد از : « ام »اسان » ات» اتان» ۱ ش ۰
لا فد ای بسر که هت هر .ها فول فتدعا ختیا
در نوشته « لف»ازآغا ذ آنها بیفند واما در تلفظبا قیما ند»
چه با اصل حال آینسد وچه با اصل ما ضی » منلا
بااصل حال :پفرستم (مسسراپفرست )۰ بفر ستسسما ن
(مازا بفرست )» بفر سستش» بفرستشا ن ۱
و بااصل ما ضی ؛ چو ن:خواستم (مرا خو ۱ سست).
خواستما ن (مارا خواست )خواسنت ؛ خوا ستسستا ن »
خواستش . خواستشان .
این پسوئد ها هر گسا ه پااسم آپند مفهو م ملکیست
را رسانند و بسوند اضا فی گفته شو ند کی اس سس
طور ت اگر بااسم مختو م به صامت آیند به هسما ن
شکلی که با فعل 7 پسسندنو شته شوند ۰ وا ما اکراسم
مختوم به مصوت «1 » و «و»با شد با آمدن | پنگو نس
پسو ند يك نیم مصو ت« ی » میان و ندووا ژه آفز و د ه
شود ؛چو ن :آشنا یسم اشنا پمان, آشنایت »آشنایتان»
آشنا یش ۰ آشنا پشان . با:گلو پم » گلو پما ن .گلو بت»
پتا ن.کلویش کلویشان.وهرکاه, اسممختو م بسسسها
مصو ت «ی» باشد هس[ وشتا وق سوند یبای
اضافی دوگونه ۱ سشت بد_ینمعنی .که پاپسوند هم ی.
اضادی وملکی ما نند وازه های مختوم به صا مت بدون تخیر
آید ویا میاناسمو پسو ند بسك نیم مصوتدی» اضافه گردد »
البته در کفتا رنین در زمینه دو 7 تلفظ وجود دارد ؛
جشزن 0 8 كِ
٩ >
«بکسدستی۲+ "پسو نتدهای اضدافی :م » مان ءث
ثان. ش .شا ن» با؛« بکطسسدستی +یسوند هسسسای
اضافی:یم » یمان » یست ».تا ن » یش» یشان »پسس
آتانن که میا ند اعی کر تسه یاوه هازو ند ما کز توت ها
«الف»می! فزا بند درسستنمینما پد » چها پن صو تدر
تلفظ وجرد ندارد . پسسنبا ید گفت پانو شت : پکس
دستی ام» پکسدستی ۱ات »پکس دسبتی اش ۰. :
پسوند های وازه ساز
پسوند هابی ۱ ست که پااسم »فعل پا صفست آمده
واژه های تازه بی رامیسا زد که غا بااز نیم 1 سم وصیت
میباشد » وندهمسا یوازه ساز در زبان دری زیا د
| ست مادر اینجا ! لبتسه پانظر داشت دقا ی ری
آنهابی را 24 بحث قسر ار میدهیم یت شعل نوشتا ری
آنها اختلا فاتی" دید ه میشو داز حمله :
۰
۳ پسو ند های نسبتی ۰
و۱ وند ها پیا ست که باوازه بی غا لباً از کر وها سم
می بو ندد و صقفسسسست لسبتی رامیسا زد » بسو . نله
های نسبتی درز بان جند کو نه است. ,دراتن جا تنها پسو نله
"دی" که پا ی معرو فو ۱ زنو عمصو تها ست واه
میشوه , .
» 0 اگر با ی اه ند ۵
خر ال ۲ ۱
واما اکر پاو! ژه های مختوم به مصو ت (1)»و(«(و» پیو مر ت
شود آنگاه جهت. تس مصوت 1 یکی در ختم کلمه
۱
«ی»آورده شود و جنیسن نکاشنه میشود: اسیاو آسیابی»
طلا و طلابی»روستاوروستایی.جادو وجا دو بی,دانشجو و
دانشحو بیء» لیمو و لیمویی ۰..
در بعضیاز انگا ر شه.این بسو ند درا موارد بسه)
کل تیه تو خی مه شدهاست" که از چنه نگا ه
نادرست است ۰ نخست آنکه همزه درز باندری نیست »دیک
آنکه اینجا (همزه ) قا بسلتلفظ نبود ه بلکه در گفتا ر
نیز به شکل «بی »گفتسسه مشود .
" هرگاه این پسوند بساکلمه های مختو م یه مصو ت .
۰« (۱) بياید بعضاً ۱ یسنپسوند مانند پیشتر با نیسم
مصو ات «ی »درما قبسسلخود یعنی به شکل «یسی »
آید » مثلا: قهوه و قهره بی »پسته و چسته بی » سر مه و
سر مه نی وو و :
وگاهی به جای نیم مصو ت«ی »مصو ث «و »قرار گیر د
بعنی اس پسو ند به 2 شت[ («وی ۹4 [ راد ی
(۱)در زبا ف در ی «م »دو کونه اسنت یکی « هصای»
ملقو خی که از نو ع واکها یصامت به شمار آیدء ۱ یسن
واك ممدر آغاز واز + ءصدرمیا نه وهم در | نجام
آنمی آید » هم سا کسسن باشد هم متحر لد و ین
ماقبل آن میتوا ند مقتو حباشه چو ن :ره » کنه »
مهتاب » مهر» ( به فتحاول)...
پا مکسور؛چون :کره »مهس ( به کسس اول ) » مشابه ...
یا : مضموم؛چون : اندوه مهره.مهر (به ضم اول ) ۰ . ه
3 با ماج ون :داشگاما راه هه ۰
و دیگر «های»قیر ملتو خی 4 از نوع وا ای مصتو.ت
آاست و تنها در پایانوا ژ داد 9 نشان دا < ن
فتحة ماقبل مثلا:خانشه ءتشنه » دسته.
۲
و هسته" وی > بسا" وبیشه وی 7 دایره ودابرءویعج
نطرجو کره وق ده
بعضاً دراین ز مینبه این پسوند با «ک» درماقبل
خرد بعنی به شکل «کی »آید ؛مثلاً: خاله وخانه کی »
اکو چه و کو چه گی »میمنه ومیمنه کی ...
ِِ بر آئند که در | ین کو نه واژهها باامسدن
پسوند «ی» نسبتی» مصوت«ه»به «گ»بد ل کردد (۱ ) اما
درست نمی نما ید 1 نهسساز چند نگاه :
تست 36 دراین کو نه کلمه ها همموار ه <« هه » درا
جئین موارد به «دک» بدلنشدهاست» بلکه درواژه صای
معدو دی به مشا هتسد همیرسد ۰ :
دو م اینکه باو جود آمد نپسو نددگی »صو ت«هه پاز هم
در آخ ا صل به حال خو دش باقی میما ند میس نبا ید
در نکارشاز میا ن برود. :
اک کلمة مختو م به | لفمتصوره باشد ؛منلاً:مصطفی »
عیسی » مزسی »معنسی ونظایر 1 ث »در آنصورت و ال«
دروا ژه په «»دروا زه به«»یعنی .فتحه تبد یلشید ه
ایس پسوند به شکل «وی»آید ؛چو ن ۶4 .
مصطفو ی » عیسو ی »موسو ی » معنوی ۰.۰
همچتان اکر این یسور ندبا کلمه های عر بی مختوم به؛
همزه اید آنگاه ۱ سر پس از حزف همزه ا ین
پسوند به شد ل «وی »میآید !چو ن بیضا و بیضا و یسماو
سماوی ...۰
واکر کلمة مختو م بسه مصو ت «ی»یعنی پایمعرو ف
() سید کمال طالتانسی دستورزیان فارسی : چسا پا
ال » ۱۲۵۲ » ص ۲۲و بعضدیکر م ۱
ره
باشد آنگاه نیز عمصو ت«ی »به مضو ث د«فتحه »بدل شد ه
پسوند نسبتی به شکسلوی » آید ؛چو ن : د ی
ودهلو ی »غزنی وغن نوی »علی و علوی »هری وهروی...
بعضاهم هر کساه واژهمختو م به مصو ت «ههیادی»
باشد آنگاه قبل از بسو نسدواكد «چ»قرار گیرد و پسو ند
نسبتی به شکل «چی »به کاررود ؛مثلا:فرغا نه وفرغا نه
چی ۰ پینا وه وپیتا وه چسی غزنی و غز نی چی ۰.۰
در برخی از کلمه هساو لوکه مختو م به صا مست
هم با شند قبل از این کونه پسوند تغییرا تی بسه
وقو ع پبو ند د؛متلاً بعضا«آن »اضافه کردد ؛جو د: ر و حو
روحانی » جسم و چسما نی.فوق و فوقانی» تست و
فحتانن -:: :
همچنین از آمد ن پسو ندنسبتی «ی»با کلمةمرو »قبل
ازاین بسوند «از »افزو د هشود؛ بدین شکل : مر و زی.
کل خی مرانه ب ۲ تدای سوه فرا ها کلمده
کاهش صورت کیرد ؛مشلا :مدینه ومدنی » محه ومکی ۰
ازهمین گونه است : بصره و بصری» کوفه وکو فسی ۰
صحه و صحی ۰ طبیصهوطبیعی » دره ودری .۰ 0
همان یه به امک نمی مق تسیفی .گرد
پعنی. در آن «په »بسه «وتقلیل پاید و بعد ای
نسبتی «ی »۲ید. و همم بعضاً با آمد ن پسوند نسبی
«ی »جزع «آن »از ۲ سس وازه 0 هی بت نگ سس ان
شغنا ن و کاشا ن بیفتد و کفته شود :بدخشی» شغنی
و کاشی: - 2
۰ ۲سسوند های اسم ساز :
اي نزنه پسوند هاغا لبا بافعل وحمچنا.ن پااسمید سا
۹
آمده اسم فعل مپسا زد » مبااینجا تنها از پسوئد ۱ سسم
ساز «ی» پعنی «پای »معرو فو «اش »به کسر او [صحبت
ميکنيم :
پسوگداس مار ی ۲ 1 رازه متو مبه سا فسی
آپد بدون تخیبر پیو سست کردد ؛چو ن: خوبی » بدی»
دوستی » راستی +عاشقی » جوانی . ۱
اما اگر کلمهمختو م بسه مصو تاز جنس« »و «و »
باشد آنگاه قبل ازیسو نديك نیم مصو ت «ی»افزو ده
شود بعنیپسوند به شکل«بی »آید ؛مثلا :جدا پی »آشنا یی»
خدایی ۰ فر ما نس و ای پدخو پی » دلجو پی ونظا بر
آن » نوشتناین کونه پسونددراین موارد به شکسل
«لی »درست ئیست » ز بر اه صو ت همزه در انجا وود
دار د ونه خرد همزه درو ژههایدری ؛واکر شکل «ع» ر 1
نیمة »بدا نیم باز صسسم نو شتن نیمة ی »با لا ی
شا نهی»نادرست ۱ ست .
هر گاه کلمة مختو م پسه «ه» باشد در آن صور تقبل
از پسوند اسم ساز وا د«دک»افزود ه شواد ؛بد ین کو نه :
پنده .کي > زنله کل اتازدکن > اهست* کی بیخته کی
بعضیها بر آنند که د دپنین موارد «مبه «ک» بد ل
گر دی از آنحا ست که هنگسام آمدن پسو ند نسبتی « ی »
پاواژه های مختو مبه « هغین ملفوظی .واحد صو تسی
««ه»ر | از نو شته میاندا ز نده:(۱) بح
پسوند اسم سا ز « ش »(يه کسر او ال )بااصل حسال
فعل که مختو م به صا مت باشد و ان تقسر ایند 6
() سبد محمد 9 ضاداییجوآد»راهنمای دستور زبان فا ر سی»
۱۳۳۶ ۰ ص ۰.۷ ودیگران : محمد معین » اس مصد زر تس
حاصل مصدر » چا پ ضو م ۰ ۱۲۳۵۱ ص۱۲ :۰۱۵۱-۱2
#
2
ِ
چون :دانش » رو ش »خورش ؛خواهش» بینش 5:۰
واگر اصل حال مختو م بسه مصوت باشد ؟ نگاه قبم
از" «و زد » نیم مصسو ت «ی »اضافه شود متلاً سرا و
فر ما پش » پیمسسسنا وپیما پش » نما و نما یش *
گوو گویش (لهچه )۰.۰
این پسوند آنگاه که بسااسمهای مختو م به مصو ت
آ بد هی ن همراهبا بت قب مصود یت درما قبل به کار رود ۶
(۱)جو ن:پیدا و پیدا پش .جلا وجلاپش ۰۰۰
۳ سو ژد نکره :
3 پسو ند که ام رانگر»میسازدعبارت ازی» محر ل
است ونکرهاسمی است که نزدمخاطب معین ومشخص نباشد.
پسونه نک هدر عین منیو منکره بودن معنای و حسد ت
رانین میسا ندو آنگا ۰«ی»وحدت کفته شود .با ید
"افزود که حدود نفریق میا ن پسو ند نکره وو حسسد ات
آسا ن نیست » منتهاا بنقد رمیتوانگفت که پسوند ی »
وقتی نکره! ست که پیشتردلالت برنا شناختن چیسز ی
کند و تو جه زیاد به شمازش آن نباشد ء متلاا کفته
شود :دیروز کتا بی خرید م.اینجا شنو نده میداند استهةه
کوینده در روز گذشتسه يكکتابخریده است » و لسی
نمی فهمد که چکو نسه کتاب » یعنی پسوند مذ کر ر
نکره است ۰ واما پسو ند »و قتی و حدت | ست که.
ازاستعما لش منظور | صلیگویند هشمار ش باشدو د ر
این صور ت نیز مو ضو عناشنا ختن درمیا ن ۱ ست »
ها به دربه خومفتلا | رنه شود زاين جنبی به
پو لی ار زش ندارد * پسو ند«ی »در پو لبسوند و حد ت
و
(۱)این بسو نس ديايك عده ازا سمیه ما
ین اسم فعل را بسا زد »جون: نرمش 6 کمش * بیدا دش ۰۰
۹
ی
7
پسو ئد نکره هر گاه تسص فازه های مختو م به مصو تشه
3 ۰و »و« ی 16 متا آنگاه قبل [ ز بسو ند بت نیم
مصو ت «ی»افزوده شود بعنی پسو زد به شعکل «بی »نگار ش
وا باه » هثل قاتا تصستسی ربا هی ۰ دا تشه یی ۰
آرزو بی , هفته یی» خانه بی»دسته بی و و ه
شهر ی * و و و
پسهگاه نکره دد چنیموارد به شکل «ثئی »نوشته]
شود نادرست است ,زرا اینشکل با قواعد وشتا ر ی و
گفتا ری دری مطا بقت ندارد.همچنا ن تکار شپسو نسد
نکره درهمین موا رد به شکل «ای »درست نیست ,»زیرا
" پسوند نکره با وازه ها یمختو م به مصو ت » آغاز
شده پائيم مصو ت ی »تلفتامیگردد نه با مصو تالف
مکسور ءجه دراین صو ر تالتقای دو مصو تدرك
هجا به مپا ن می آید . ۱
پسوند جمع:
پسو ند جمع که مفهرم بیسشاز بك رامیرسا نددر ز بان
دری اصلاً عبا رتاز « ضص»و«ان»است ۰
پسوند «ها »غا لبا پسااسمها ی بیجا نمی آید .این
چسو ند باوا هد ها مایب یا با نبا رای واه
مختو مبه مصو ت باشد یاصامت بدو ن تغیبر به
کار رود » چو ن: خانه ها لیموها » آلو هاء عصا ها
میز ها ءآد مها مور جه ها »و نظایر آن . ۱
این پسو ند هنکا می که پاا سمها ی مختو م به حر ف
متصل آید بایددر وشستا 0 نکاشته شود » مانند:
بکتا بها ؛قلمها » برسهاءموجهاءچو کیها » پستیها و غیره ۰
وآما پسو ند «آن »4۳ 9 لا بااسمها ی عا ندار به ۳ و
میرود دارای چند شکسلمغایر صرفی (الومسر رف )
۷
تا
است ۰ البته این شکلها یمغایر مر بو ط به وا دانحامی
وازه است.: که ا ین پسو ند باآن استتخمال میشود .
چنا نچه اسم جا ند ا ر مختوم به مصوت«]»ویا و »
بعنی واو مجهو ل باشد انگاهفیل ازیسوند » يك نیسسم.
مصو ت سس »افز ود کردد ممثلا: آشنایان »دانا بسا ن»
زیبایان » نائوا یس ان,دانشجویان » مهرو یان ۰
هر گاه اسم جا ند | رمختو مبه مصو ت « ی »بعنی
پای معرو ف پاشسد در 1 ذصور ث نیز در کفتستا ر
قبل ازاین پسو ند نیممصو ت«ی »افزوده شود و بعضسسسا
دراین مورد مصو ت پا یانیواژه پعنی « ی»معر و فبسه
نوم کو ناه آن بعنی مت نید ال گنده ۰ امادر پو-شتاو
ازاینکه دو حر ف از يك نو عو همشکل | ستو تین
نسبت تبدیلمصو ت! نجا میواژه » به يك «ی »بسند ه
که ون ی اه و
بلخیا ن (بلخییان )۰ فرا دی-فرا ریا ذ (فرا دبیسا ن ):
مصری سمصریان(مصر ییان)... :
واگ اسم جاندار مختو مبه مصو ت «ه» پاشد آنگا ه
میان اصل وو نهد وا لذ «گ»اضا فه شود ,جون
9
برنده سیر نده گان» خوا ننده خوانند ه گان» گر مسسنه ۳
گرسنه کا له مه
ازاینکه بعضاً گو بند که دراین موارد «ه» اتسا م
وازه به «رگ» بدل شسسدهاست (۱)درست ثمینما نله و
زیرا باوجود آمد ن پسر نسدجمع«گا ن »صو ت دد آ خسس
(۱)سید کمال تا لقا نسی ,«دستور زپا ن فار سی در
ص ۷؛استاد بیتاب ۵ مشو رز بانفار سی نا کر لاد پیات »
۲ ص ۰۱۹و بعضی دیگر »
1۸
ش
واه باز هماز میا ن ثر فثه به حا ل خود است ۶ سس
بهتر اسنت که در - وشتسه نیز _بهحال خود ما نسسد.
هرگاه پسو ند«آن »پسااسمهای متعلق بها عضا ی
ای
که مختوم به مصو ت « و »یعنی واو معرو فباشد بیا بد.
قبل از پسو ند نیممسصوت « و »اضانه شود , آنگاه در کفتار
این پسو ندیعنی « وا ن »ومصو ت انجامی واژه بعنی
واو معرو ف به وضا حت دیدهمیشود » اما نسبت ۱ پنکه
در نوهته دو حر فهمشکل بهلوی هم آمده و هم رس
" که واو معرو ف که مصو تدرازاست بعضاً در کفتار به نوع
کوتاه خود بعنی مصو ت ضمه تبدیل شود بنا بران ,
در نوشتار تنها به بسكتدو »1 کتفا میگردد یعنی واو بسو ند
ثابت میماند » پد بسن گونه ؛
بازو -بازوا ذ (باز و وان)» بانو- بانوان بانو وا ان
آهو آهوا ن (آهو وان )»جادو - چا دوان(جادووا ن )..
گذشته از نکا ت فسو قور زمینفجمع پستن | سم
در زبان دری پاپددر ۱ پنموارد نیز چد آتو چه کرد :
الفتتداسمق ی دری ر ابا ید به اسا س قوا عنسد
زبا عربی باپسو نسسسددآت» کهچمع تا ثیث ۱است ء
چم بست چنا نکه | زجمع بستن داز ه ما ی بسا غ
گو هستا ن» پر زه » چنگل»سبزی امثال آن په شکسل
پاغا ت » کوهسنا نسات» پر زه چات » میوه جات »
چنکلات » سبز یجا س پا پدخود داری کرد پعنی 1 نها
رابا ید پایسو نسسسسدچمم «ها »په کار پر د وکنت
نوشت :« پا غهسا » کوهستا نها » پر زه ها
میوه ها » سبن پها .دسته ها,جنگلها ...
ی اسها پی که یکپا رجمع شده ۱ ست نیا پسبد
۹
آنها ۳ دو_ باره میتی مت حنی 1 عدهجمع | لجمح
های معدود عر ی و۱ که ود رد رای معمتو ل شد ه
ا ست لمز ثبا بد مو رد استعمالقر از داد ؛ از قبیل ۳ مر »مور »
امور ات ؛حال» ایو ل»احو الات عچب. » عجا سست»
عجا یبا ت
نا بران » از دو با رمچمع بستنها ی ذیل باید چد ]
خود داری گرگ :
اتشا مها 4 اس داش خن و سم ناتسا می
| ست .۰ :
با
الیته امر و ز بات عسستله »از اسمبه ها معمو ك انیت له .
و
واحدحتم مفر در ابه و دگر فنته است < بنا برا ن ۰ .۰
میتوا نآنها را دو با ر هجمع پست بست ؛ از قسل :
عملبات.- عملیات ها : قطمیقا نشب تطبقات ها . . 8
ج اسسها ی عربی معمو لدرز با ن دری رایاید ما شش
اسمها ی دخیل از سا سم تسو و با نها در زبان د ریمطا بق
به قواعد دری جمع بست مثلاً: : محصل ومحصلان» معلسستم ۴
معلما ن »عالم و عالما ن :۰
این روش عحواقق پسه مشخصد زیان دری بر ق ی .
دارد ؛جنا نکه بااستعا لصور ت «محصلین »در بعص
مواقم ایجا پ میکند که د رپهلو ی آن همچنان
نوشه شود «محصلات »و اینکار به ذات خرد صر فه.
جوبی در زمینة استعا لزباان نیست. اما ۲ کر کفته.
پا نو شته شود :«محصلا ان »به کو نةوا ۰ «شا کردا ن »
آهردو کر وه «دختر وپسر »رادربر میکیرد واز اطا لس
۷۰
سخن میکاهد ؛ همچنسا نرعا بت این نکنه گو ند ه
پاتو پسند ء داوا نمیدا رد که نواعد جمحعربی خصو صاً
اوزا ن جمع مکسر را که پیشتر په سما ع تعلق دارد»
بحش دوم »
.3 + 5 رد : ۱ 2 مه ۹ ۰
فگارش برحی از واژ کها و واژهها درتر کیب:
در زبا ن دری نکنصدادنشانه ها ی. ساختما نسی ا ز
کونة ربطه پر سشی وموصولویا وازه هایی | زگونه.
نامها ی مر کپ و فعل و جوددارد که باید پانظش دا شست
قنات فقس ری وصتت وروت 1 تاه صس 2
وما قبل در تر کیب به شکلخاص نکاشته شود نا
منیو م را درست ادائما پندودرخواند ن ومنهو م گیر ی
خللی به میا ث نیا ید مخصوصا برخی ازنشا نه ها در جند
مورد پکار مير ود که در هرموردی به طر ز, مشخضسص
نوشته شود به گر نس منال :«جه »هم شا نسسه
وبط است؛ مثل:او به کارحاضر تشد چه مر بض بود .۱
اینجا جدا از سایر وا ژ »ها نوشته ميشود و تین
«جه » نشا له پر سشاست ؛مثلا:او جسه گفت ٩
کهمن نیز جدا از جزعما بعسدآید واما همین تشا تسه
پرسشدر ترکیب های :چر ا.چسان وئیز بافعل ٩ ست »به!
گونه «چیست»پیوست میآید. ۱
ناد ش برخی ازواز کهاووا زه هادر تر کیسپب
۱ در چند زمینه ذی.سسل بررسی وارا ثه میگز دق :
شاه مای ر بعاثر کیبی:
درزبان دری واحسدها یلفظی ریط که فقره مارا به هم
۷"
ارثیا ط میدهند به دوگو نهحدا میشو نی تشاههای وا
ساده :مثلاً: نه ؛ همء نیز »که (۱)چه: پس, دیگر »باز»
پا ءمکر ۷ اکرءاما» و لیو نظایر آن ۰
ونشانه های ربط تر کیبی که متشکل از چندجزء میباشند,
ای اد ره تشاه ییا یر بط پاید درنگا ر اش به هم
پیو منت نوشته شوند. ز بر اکه همه اجزاء پاهميك وا حسد
لفتلی بعنیواژهمشتق (ساخته )راتشکیل میدهند ؛ مانتد:
چنا نکه .۰ چنانچه » همینکه ,چونکه ۰ بسکه ...
۲سنتانه های پرسشسیترکسی :
نشانه های پرسشی نیسندو فسم است: نشانه هی
پرسشی ساده ؛متلانچه (چی)؟» که ٩ کی »٩ کجا ؟» چو ن ؟.
و نشانه های بر سشجسسسی نر لتبی که باید احزای ۲ نها
در نگار ش به هم پیو سته آید. زییا بك واحد لفظی
گفته شود ؛مثلاً: چگو نسه »چطود ؟» چقدر ٩ء چسا ن ؟.
9٩ کت و
۳ آسم مو صول ؛
درز بان درییکتعدادواژه هادرماقبل (که)و(چه) قسر ار
کر نتسه اسم مو اصسو لرامیسا زد, .با بد گفت له
«که »و سجه »سه گر 0
الف-« که »ودچه ون صول که احزای سازنده يك فقر ه
رابه هم پپوند میدهد .
پب «که #ودچه » ربط کسه دوپاچند فقره رابه همار تبا ط
دهد ه ۱ 1
ِ «که »و«چه», پا «چی »پرسشی که درمورد سو ۱ لبه
رکار رود. واژه هایی که پا« که»و «چه»مو صو ل
(۱)ر ضادابی جواد»رهنمایدستور زپان»۱۳۴» ص۰۱۳۲
۷"!
]رد با ند بوسیت. نو شش وتف امتلا: آنکه ۶ ۲ نحه ۳
اینکه .۰ منکه » آنا نحه و..
۰ » موصول برای ذیروحو« چه »مو صول بسسر ای
غیر ذیرو ح می آ ید (۱)؛همین (که)و(چه) مو صو ال
است که با وازه هایسی د رماقیل خود از نو ع
اسم شا ضمی وا عاه رای بسوفه نکر (ی) وس
آیدو اسم مر صول کنتسه شود ؛بدینگو نه جزء بعد ی
فقره "را صله گفته ۱ ند »البته (که) و(چه) مو صولاز
اینا باید باواژه های ما قبلخود پیوست آید که بسا آن."
وازه هاو صله یکجا در حکم کلمه مفرداست» مثلا: آنکه ترا
میخراست اکثو ن ر فنهاست. اینجا (آنکه)مو صو ل
و( اس ماس هم فون وم 2
پکجا نهاد جمله راسا ختسه است ؛ بدینگو نه 1
هرا ستار توت کنون رفته ات
«خواستار توهنهادو< مر فنه است »کزا ره باشد ه
و با : بر آنخجه 3 دلمنه ۰
«]آنچه و در ِ وسمیکذرد» صله که هر دو یکحا
متمم فعل (مفعول غیر مستقیم. )راساخته است ؛ بدینگو نه و
بر جیز گذر نده دل منه .
:- وازه های مر کسسبامتزا چی :
مر کپ امتزا چی آن کونه.کلمه های مر کپ را گو بند
که معنای مجمو عآنها غیسرازمعنای يكيك از | جسر ای
آنباشده » یعنی مجمر عسآمعنای تازه بی را ارا فسه
کند ؛مثلاً روزنا مه (اخبار ) » کارخانه (فابرنکه ),دستر نج
سس همدص زرا ی از ریم موب سس
(۱) اسناد بیتا پ »۵ ستو وتان فار سی » بوهنتو ن کایل»
۰۱۳۳۳ صس ؟
۷
(مزد) وامنالآن
وازه های مر کپ امتزا حیاز ثر کیپ دو اسم »صفت ق
اسم عدد وآسم ء ضصمیسر مشش لد واسم» و مشتر ك
واصل قعل » اسم واصلفعل تشکیل میشرد": هر تکار ض.
احزای واژه های- مر کسبامتزا جی تا آنعا که ممکناست :
بایدبه هم پیوست نو شتصه شود. زیرا مجمو عايك وا ژ ه
یمنی وازه آمیخته (مر کب )راساخته اند» مائند: دستما به »
دستمزد ۰ سنگد "ل,خوشبخت »کرداب» پنجشنبه ء سیمر غ »
چهلتن» ۰ حهلستو ن. کعتم ال ۶ اهر ۶ راخ قافن .یبن
خاکرو به» پریزاد در 3 خته » بز رکزاده»
پیشر فت» پيشنهاد» پسمانده»...
۵سوا ژه هاي مر. کسسسسبانصا لی :
این کو نه وازه مر کسبدر ثتيجة تأثیر ذ با سا ی .
ارو پا بی در دوره معا صسروارد زبا ن دری شده | ست
وان چنان است که میا ن د وجزء وازه مر. کپهایفن (- )
گذا شته میشود وباید در نوشتار »این قاعده نکا رشی
رعایت گردد ؛(۱) مثلاً با بسدنوشت :زبانهای انسسدو -
اروپابی» پروژه سر کسا زیپلخمری - شیرغان » فلسم
مشتر لدتر کی 1 هر ای وتا فان
نشا نه هایفن دراین کو نه وازههای مر کپ منهو م خاصی
را ارا ثه میکند چنا تکسههرگاه بهجای آن نشا نسهة
عیطلف ری گذا شته شود ۲ نمقهو ع دگر گر نمیگردد الا
اگر گفته شود :پتترو ز هسر کسا زی کابل وچاریکار »
۰( فر ق عمده (ها یفن )و(دش)اینست که نخستین
مفهو م اتنصنا ال ودو می معنایانفصا ل را میرسا ند و نین
۷
معثی آن میشود که پرو زههایسر کسازی واقم در 5 بس؟
وپ۷ا ریکار وا گر بگو پیسمیا بنو بسیم:پرو زهسر کسازی .
کابل چاریکار» | ین معنیرا افاده میکندد : پرو ژ ه
سرلسازی از کابل تاجا ریکار,زیرا دراین صور ت. ها یفن که
- شا نه نصا ار منت هر اد وکلسة کاب و جاو یکا وا نا نند
احزای بت واژه مر کپ به همپیوست ساخته | ستو هر دو
" اینجا مضاف الیه واقع شده! ست .
امادر صور ت نخست وا ما بعد و ماقبل نشانه عطف
(و - ). مشخصات بسا نداشته دومی به اولی عطلف
شده تحت بكحکم که پرو ز عسر کسازی است درمی ۲ بتد
وآنرا میتوا ن ائنگو نه کگفت بائوشت : بسرو ژه
سر کسا ی کال ورپرو وس کسا ز ی چا زر بکخجار.
«سفعل «۱ ست» دد. ترگیپ:
هر گاه داسنت * بدا واه هلق سعتو م متسه
لف)با (واو )بیاید,غا لبسارالف» آغازی «اسنت » د د
گفتار بفقد ۰ جسفر تکار شیب ار ان ابر اتود
بهتر است. مثلاً در تر کیبها یداناست. » توا ناست »کحاست»
نکوست ۰ خوشبو ست ۰ ۰ .بساله نسبت حذف نکر دن
(ا لف )از (است) پس ار واژههای مختو م. به (الق)» نوشته
ند نبا" گرهد ک لاهن ۱ فسواود تروااست» سصد 1
آسمته > و نوا سته تامسع آست 2 ۱
واما اکر «است. »دتیسال کلمهها ی مختو مب عمصوت
(ی) با ید آنگاه «: ست. »اکثر حجهدر تلفظ و در
ثوشتار به ال ود هر باقیماند ؛. منلا هو نو کسها ی:
هبتدی ( ست » علمی ٩ ست.شخصی ٩ ست » بدو یاست»
طبیعی | ست .
۵ر ان مو ار د 1 کر ۱ لف) فعل «است » دز صو ت حثق
۷۵
هم گردد ثسبت طر پسسسلشدن شکل نوشتا دی تر کیب
پاید ۷ ست »جدا و بکسا(الف) نگا شته شواد .
همچنین درسا بر موارد و نیز واقع شدن پس از کلمه
های مختو م به صامت» فعسل«است»بدو ن کاهش به کا ر
وود ۶۰ متا ولمم ۱ مت دا ق ۱ تا
ست» مشکل است» کم است »زیاداست » دوراست »نزدیك
0 آن.
پس وشتن این تشر کیهابه ی آسانست»
کمست » خو پست و از ۱ ین گر نه نادرست باشد ءز برا
دراین جا ها (الف) در ۳ در تلفظعم به جای
خوداست .
بیع سوم ۱
رعایت برخی از فواعد دستوری در نگارش:
۱- قاعده عدم نطا بسقصفت ومو صو ف در ز بان
قوی و پیت
در زبا آن در یمیا ن صفتومو صو ف و نسپت ومنسوب
در صورت مثرد وجمع و پامو ثث ومذکر بو دن نطا بق
و جود ندارد ؛ پسهمچنا نکه حتی در کلمه های دخیل عر بی
در کفتار هم نبایه چنینتطابق رعایت گردد بههما ن
گونه در نکا ر ش نیز با پبدآنرا در نظر داشته صفست
ومورصر اق زا عر اج میا وهای نیاید. آووه > متلا نید
گفتو بانوشت : خانممحش مه دوک مات را ما مو ره با
چنا نکه اگر به حای وا ژهمحتر م از کلمه ها ی در ی
استفاد » نما پیم؛ مثلا: کلمةدگرامی » آنرا بدو ن تغییر
دررمینه تا نیثد تذ کیسریکسا ن به کار میس تسم
۷۹
ومیگو بیریا مینو بسیم نخانمگرامی » دو شیزه گرا مسی م
برا در ۱ می» دو سسسستگرامی » مادر گرا می....وجه
جهتر گه پسو ند تأئیث (ه )رادر زمينة اسمها ی عستام .
فیز باید از گفتار ونکگا ر شدور کرد و گفت بانوشت :
ما مور (چه زن باشد با مرد ) ؛معلم (چه مرد باشدچه زن)..۰
جنانکه چه مرد , باشد پا ذ میک بیمو مینو ستتیم :
(استاد) ویا چه پسر با شد یادختر مینو پسیم ومیگو بیم:
(شاکرد ) ودراین یو( ردا لبته سم نه ابهیا م و
اشتبا هی ر خ نمید هد . ۱
همچنا ن بنا بر مقو لسادستوزی زبا ن عر بسسسی
که (کئل جمم مو نسست) | زاینکه کلم (جما عه) مو نت
| ست نا بران صفت و نسیتجمع اسنها » در ز پا ن تا زی
بارعا. بت تطا بق صفستومو صو ی جمح آورده میشود
3 تن نها بی از این کي نه بالیته در کذشیه بیشتر «مورد
استعما ل قرار دا شست :آفا ت سما وبه » اطلا عستات
عفیده » حر کات و ضعیه .او ضاع جاربه »,ملل متحدهء
برعمارت مخر و به » کتسپندیمه » مواد ناربه ءوسا یل
جارحه " ۰ صفا ات عا لیسه ,صنایع خفیفه » صنایم ثقیله ء
صنایع نفیسه و نظا بر آن . بت
از اینکه در زبا ن د ریصفت در همه مواردیعنی د ر
حا لی که مو صوف مفرد باشدیا جمع ۰ مذ کر باشد یا
هو نت تال ات تیا بر ارراز تس ال
اینکونه ات قییها راز رعا شطع ودر صران ند
گفتار و نگارش باید خود داری کرد وباید گفت بانوشست :
آفات سماوی » اطلا عات مفید.حر کات وشعی . او ضا م
جاری» ملل متحدء عسمارا تمخرو ب» کنپ قدیم .صفات
عالی » صنایم خفیف وا مثال آن .
۷۷
3
۲ لاعده فعل و صفی د رزبان در ی ؛
فعل وصفی طوری که از نام آن وف ۲ ند ۲ص
فعل میباشد » اما به مقهیو م صفت به کار برده مشود ۶
فعل وصفی متشکلاز اصلماضیوپسوند (ه)میباشد ؛مثلا ۶
خورده » خندیده » گفته . آمده. نوشته وغبره ۰
وی خزشنگلبا- چشدواده دیگر همکو نا ست :۳
باید آثرا به درستی تشخیص کرد ودر کفتار و نو شتا ر
به صور ت درست به کار برد؛مثلاً فعل وصفی با صفتمفعو لی
جر 0
میشناسا ند : جون : نو شته ۰ گفته »شکسته » عذ 4 ۰ آلوده و
نظایر آن ؛اين گونه وا ۰ و صو قاس 7یذویاه بای
مو ضو ف قرار گر فتسه آنرا میشنا ساند ؛ما ننسد :
سخن گفته , دل شکسته ءمرد خفته » آهوری رمیده و
اا ی 2 0
و دا: نو شته راخواند ءخفته را ببدار کرد» گفته اش رب[
ید سس .۰
ما ی ی رت وه
که فعلهای معین آنها بنا بروحود قر ینه در فقره د نکر
حمله حذف شدده با شنكد »شببه. است : مثلاً: درون به ید
و 3 نو شته واز وی تا ام که برایش تلا ند گنه
پول بفر ستد» او بهرستوران رفته ونان خو رد ه
بود له دوستش آمد ,
واما فعل و صفی از تکا موف تهری وروا: بط متو ی
بادیگر کلمه های فقر ه وجمله مشخصات ویر »کیها ی
خاصنی را داراست که با مسددر کفتار دنگار خی1 نی ارعایت
لور
ممیزات فعل و صفنیرا اینگونه میتران بررسی
۷۸
کرد ٩ 0
نخست » قعل و صقی حالت فاعل ومقعو میا چگر له کی
وفو ع فعل زا درجملسسبه بپیا ن میکند (۱)بعتی بر ای
باق حال ی یه ما زر ۱
تجیب بهخاله و فته - پبه استراحت برداخت (سا ال ۰
فاعل وفعل ). ۰
با:پروین بر چوکی نشسته به مطالعه پرداخت(بیان حالت
فاعل و فعل ). 0
ویا : محمود درسخر د ر اختم کرده به کتا بخا نه رفت
(بیانحالت فاعل ومفعول ) . .
دراین موارد هیچگاهی بعداز فعل وصفي (واو) عطف به؛
کار برده نمیشودواستعما لآنذر کفتار بانو شتار نادرست
است ؛ مثلاً نمیتوان گفت :
پروین نزديك پنجر هنشسته و غروبرا تماشا کرد.
یا : پرویز از جابر خاسته وبه قدم زدن آغا ز کرد .
بعضاً چند فعل و صفیبه تعقیب هممی آید 7 نکا ه
میتوان بعداز فعل وصفسی نخست ویا قبل از آخر ی دی .
عطف راپه کار برد» اما پسساز فعل و صفی آخرینمیتوان.
(و) عطف را قرار داد ؛ مثلا: حمید از خو اب برخا متسه 1
ودست وروی خود را شسته جای را صر ف کرد . و اما
فعل ما ضی قریبیا پعیسد اگر بدین صورت بیهم
میآید ذکر فعل معین با یکیاز آنها حتمی است » پسسس
نادرست خواهد بود گه بگو ییم پابنویسیم :از اتا ق
۰ پرویز خانلری» دستور زبان فارسی» پنیاد فرهنگ»
چاپ چسهارم » ۱۳۵۵ ءص ۲۳۲ :
۷۹
بر آمدهو به آ تست تسش ؟ هسر و بس زر سسده که اور د یدم 9
به ای آن بایدگفت بانوشت:از اتا ق برآمده بهایستکا ه
سرویس رسیده بودم که اورا دید م ۰
ایئیا « بر آمده » فعسلوصفی ثیست. ۶ بلکه ما ضی
یعید است که فعلمعین آن( بو دمم با قر دنه دی آن در فقر هدوم
در تشخیصفعل و صنیرعایت آهنک خا ص فثر ه
و حمله نیز تتش مهم وارة
دوم » فاعل فعل و صفی و فقرههای بعدی آن عین شخسسص
میباشد یس نمیتوان گفت: دیروز منازخانه بر*۲ مد ه
که دوستم مرآدید .ابنجافعل وصفیمر بوط | ست به.
مفرد ۰ , ٩
بنابرا ن باید گت :دبروز منازخانه. بر آمده بودم
که دوستم آمد.
وبا به شکل فعلو صفی :دپروز مناز خانه بر آمسنده
سوم» فعل وصفی برای فاعلمفردوجمع یکسا نمیاینتد ٩
محصل به کتا بتا نه ر فنه کتاب گرفت ۰
محصلان به کنا بخانه رفته کتاب گر فتند ۰
چهارم» فعل وصفی هم به تلها پی وهم به شکسل
عبارت. میتواند امد ؛فصسلوصفی به ثنهایی : | حمسد
دویده به صنف رفت ۰ ۱
یا. نجیپ خند پسسده ۱ زجلوش گذشت ۰
فعل و صعی به شنسعبار ت :یرون ا سستو
#۰
و وا رد هو عستا دهرا.عیور کرد .یا خا سس
آستینها زا بر زده به کا رپردا خث .
پنجم» فعل وصفی ۱ صلابرای ایجا ز وا ختصار د د
کلام به کارمیرود؛ متلابه جایاپنکه بگو بیم:«برو بسن
منگامی کهدر س خود د اخواند آنگاه به خانه رفت .»
میتوان گفت :«پروین د ر سخودرا خوانده به خا نها
رفت ۰ »
باید افزود که بعضسآجزء دومی نعلهای مر کپ را
بر داشته جمله را کر تناهتش میسا زند البته ۱ بسن
کار درصورتی درست | ست که چزء دومی فعل مر کپ
حذف شده با جزء دو میفعل مرکب بعدی ,يك چیسن
باشد ؛بدینگونه :مامو رمکتوب رابه کتاپ بت
و آنرا صادر کرد .
یعنی ( ثبتکرد وصادر کرد) پا :مربضمعاینه وتدا وی
شد. یعنی (معا ینه شد ونداوی شد ) (
و یاو به سا تمس فا و یه سامت
(ه)شام ختم شد.
یعنی (آغا ز شدو ختم شد.)
پس اگر حزعدو می فعلهایمر کپدرهمه فقر ه هس ا
یکی نباشد حدفآن نادر ستاست معا فا هه کمتست
پا نوشت :
محمود به د فتر وارد وبا کار آغاز کرد »
پا: کمپته دیروز چلسه ر دایر ودر زمینه تصمیم گرفت»
در حمله اول عزه در میفعل مر کپ او لسسسسسیسی
(شد) وازدیکر ش( کسرد )است. هم چنا ن در جملسه
یعدم بوت دومی فعل مر کنپ! و لی ( کر د )
واز دربخر ش (کردت)میبا شد حون از دا نوع نیستنا پس
۸۱
هر دو حمله ادرست آستت و
اینگو نه نادرستیا مرو زدر گفتار وئوشتار به" کثر تدیده
میشود .در چنین موارد نیسنمیتوا ناز فعل و صفی بسه
شکل درست آن کا رگ فت؛متلامیتوا ن گنت :
مامور مکتوپ رابه؛ کنا پثبت کرده صادر نمود ع
مریضرا معاینه. کرده به تداویش بردا خنند »
پازی 0 دا عت پلج عص سای
پاپان یافت ۰
. محمود به د فتر وا ۱ آغا ز کرد»
کمیته. دیروز جلسک و اداین کرده در زمینه تصمیم
- او 2 و دن درز باندری؛
تنوین مخصو ص ز با نعربیاست» اما ازا پنک
در زبان دری تعداد ز پا دوازه های عربی راهیا فته
است واین داژه هاشا مسل کلمه های دارای ثنو ین
نیز میشود» از آنرو ناکزبربمتابا نظرداشت خصو صیست
زبان ونکارش دری بحسیهر زمینه داشته پاشیم .
تنویندر شکل عبا رت | زدو زبر »دوپیشودو زیسس
است که دوتایاولی بعنیدوز برودو بش بالای ف آ خر
کلمه » وآخری بعنی دو ذ پردر تحت حرف آخر کلمسه
گذاشته میشود واما درصورتتنوین نصب ,نون ما قبسل
مقتو حو ثنوین رفع» نو نماقبل عضمو م و تنو پن
چر» نون ما قبل مکسورمیباشد» که برای ادای معنا هسا ی
گوناگو ن در ژزبان عربی مو رداستعما ل قرار میکس د .
! لته فرزبسا ان کر کت پنوین تصب آنبم و
رکلمه های دخپل عربی زمينه کار برد دارد . تنو ین نصب د ون
زژر
عربی به اسم در حال ثصبیعثیحالت مقعو لی (مفعو لمطلق)
وبا کلمه هاییکه حا لوتمییزواقعشوند میآید » بعنسي
در آن زبان هم نشا نمقعو لمطلق وهم نشا نسه/
حال و تمییزا ست واما در زباندری تنو ین که بیا نگر حالت
مفعو لی اسم باشد» مو ر داستعمال ندا رد» بلکه تنو بن
تصب غا لبا در کلمه ها یعربی که قید واقع میشوندبه.
کار میرود 5
درزمینةًشکلاستعمال تنوینباید نکات ذیل رادر نظن
داشت + .
۱-درواژه های مختو مبه همزه تنوین بالای همز ه
گذاشته میشود ؛مشاً :
چزء؟ » استگناء ارنداء" و فظایر آن 5
۲درواژه های مختو مبه غیر ازهمزه تنوین نصب
درر سم الخط دری بالای« لف» گذاشته میشود ؛مانند: , فوقاً
فور آ, کاملاء غا لباء جسما ءر وحاء شر قاء غر با» شدیدا
لطفاء اخیر 1» مثلاء ذیلاءذاتا, سریعا, مش کا» بدو آ» اولاه
اصااء اند ۲: اساسا آصتو ۳ اصر 9 فردا--
۴_درمورد واژه هایمختوم به تای مدور در عربی با" ید
گفت که جون دردری بسسه مج ردوعت) سار کلمه ها
از اننگو نه به صسو ر تجداگا نه بدو نمضافوا قتع
شدن به شکل تاق کشیدهنوشته وتلفظ میشوند » باید
دراین موارد هم تنو ینبا لای«الف» آید (۱) ومعمول هم»
(۱) فر شید ورد» بحشسیدر باره رسم الخط فار سی »
مجلة وحید,شمتاره ( ۹1۱۳ ۱۳ » ص ۲۲۱ و
۸۳
چنان است آمانند احقیغنا »عاد )» فطر نا ,دفعنا. مت /
هجا لن.. ۳
07 کلمه هادر دریتنها در صور ت ثر کیب
اضافی بعنی سا ختن عبا را تاضافی در گفتار ونو شنار
به شکل«ه» می [ بنسسد که آنجا مو ضو ع تنو بسن
مورد ندازه ءجسسو ن :حد بقه الحقبقه »ءفوق| لعاده,
پالنسبه » علی العجا له وغیره ازاینرو طرری که بعضی
ماگفته اند (۱)تنوین نصسپدراینگونه واژه ها روی تای
مدور قرار میگیر ِ تور دز دوست و در صورت
جدا کانه آمدن ۰ اینگو نسه واژهها در نگار ششئل تا ی .
کشیدهر! به خودمیگیر دچون: : حقیقت » عادت» سبست »
فطر ت»صرا حت ۰
همچنا ن معنی (معنا) هم که مخترم به الف متقصورهاست
در صور ت منو نبود نطور ی که معمو ل هماست » پسسبه
شکل «معتا »نو شتبت سس آن بهتر است زیر از نگساه
خوت کدی تافعت سود اتید له زتیلی ). رات
نو اختی حراملا وتلفظ به وجودمی اند
عسان عده واژههای غربی که بروزن (افعل) میا شد از
اینکه در زبا ن تا زی ممباتنوین نمی آیند» بنا بر ۱ ن
به جای آنهاباید شکل د رستشانرا که پا تنوین می 7 یبد
به کار برد ویا درآن موا ر داز صور ت دیگری که همان
مفهوم را اراته کند استناد »کرد ؛ مثلاً کلمه های :اقل و
اک را به یل اثلا و (کترااسعال نی فرست. تست
پس به جای آنباید کفت یانوشت : قلیلاً و کثیر آ» ویا
در آن زمینه میتوان در عو ضاقلاً ۰ حدا قل با کم از کسم
فی دست م۰ ودر آمیتوان حدا کنر تا
اد اوستا» رو شن تخشق در دستور و تفن
وشسوه تکار ش ۰ ۰۱۲/۸ ص ۵ ۲.
۸
غا لیا وبا بیشتر را آورد.
> ازاینگه قویی موم ژیا.ن عوبی. است وی کل 3
های همان زپان می آید پنابران نباید کلمه های د ر ی
" وابا تنوین آورد » ۳ گفت بائوشت : زبا ناه
ناجار آ... ۱
۱ نبا ید وا ژ مها یدخیل از زبانرای ارو با بسی
رابا تنوین آورد وگفت بانوشت :تلفو نا» تلگرا فا
پس به جای اپنگر نسهوازه هابهتر آنکه شکلد ی
مطابق به مشخص. ز با ندریبه کار برده شود ؛به حیث
متال بایدگفت : زبا نی »ازنا چاری » تلفونی» ازطریق
تلگراف وغیره.
1- ازاینعه تنوین درزباندری نیست ودر زپان عر بی
استعمال آن ضوابط ودقا پقخاص دارد » بنا بر آنمیتولان
در گفتار ونگارش به جای واژههای منون کلمه هاو تر کیپ
های دیکری به همان منهیتو مرابه کار برد وا پن کار
مشکل هم نیست : زیرا که وازه های تنوین دار غا لب
به مفهو م قید ومتمم فعل مورداستعما ل قرار میگیر د ۱ ز
جانپ دیکر اینشبوه بعضی اشتباها ت ومشکلات را در
ترخی اززمینه ها از مسا ن برمیدا رد ؛متلابه حای وا وه
های منو ن بدینگو نه میتوا ذمعادل آنها را در دری بته
کار بردء مخصو صا وازه , های که استعمال زر
تسیی تقیلر مینما ِ" ؛جون:
عجا لت به صور تعا جسل
تدر یج په ند ر بسچ
تلو ۲ 2 دز ۲ فصت سا نز
مارح پیا بی» ببهسسم
وقنا ذر قماً ۳ و تا 2
سب به زودی
او لاب پشست
مك فتات و مه
ونظایر آن.:
فصل سوم
2 - ی ۵ و ش 0
پاره تشانه های و جو ددارد که درنگار ش به کارمیرود
ومراعات کرد ن آن در مسر نکار ش مهموضرو ری میباشد
زیرادر صورت صرف نرنمودن از آن ترکیپ ها
وجمله قابهم مخلو ط شد هدرخواندن درست مقا له
مشکلات ولادر ع های زیادیرخ مبدهد. درمعا وره عمو ماً
چرخی ازاین تشانه- هاازقبیل تسا استقا مر وی قف_مو( عات
میگردد ۱
آمروز ار جه عه ۶مسدو دیازنو سنند ۰ کلن نشا ضتت-ه)
های نگار شرا رعابت میکنند. اماهستند تعداد زیادی کس
دراین زمینه سهل انگا ر یکرده آنرا از نظرانداخته. اندو
۹
ناته اعهاین ۱ تفای فطرعد که ۲ بس<
خود از عمده تر سین عیوب نار ش بشمار میآید.
اما بکار بردن نشانه ها ی نگار ش صورتد رست د وا
هر نوشته سبپ روشنیمطلبومعنی میگردد .و به! ین
ترتیب هر گز جمله صسساو تر کیپ هاپاهم آمیختسه]
نمیشو ند و بد بنگو نه در معنبی حلل وارد نمی کر ند
سخن مهم که خبل از آغازنشانه های نکار ش با ید
به آل توجه کرد ۱ پنسست که حاشیه رادد نکارش با ید
در نظر کر فت ودیگسسسراینجه و قتی يكفسمت نوشته
که حاوی مطلبی با چنسددمطلب بههم مر تبط [ سست
ختم ميشود . قسمت دیکرراکه در فرا نسوی پاراگراف
کفته میشود باکمی فا صلهازحاشیه آغد ز پایدکرد .
همچنا ن در نگار ش کلمه ها را بهم نزديك نبا ید
وشت ودر ميا ن ۲ نسابضورت مت فاصله: چا بده
گذاشت زرا در صسور تنزدیکی حرو ف کلمه صای
مستقل باهم مخلوط شسد »در معنی آنها اشتبساه ار خ
میدهد . نشانه ها ی گذار شابنك درزیر شرا ح میگرته د و
۱- نقطه زنط ,ومنو[[ن۳[ (.): نخستدراخیرجمل »4
های کلع گذاشته می ود -خواه|خبازیوبیانی بلشند. وخو نله
آنضا ی و امری ؛:مثلا:محمودامروز ازسقر_برگشت .بغانة.
بیا. بمدرسه برو .دو م پسازمخفف هانیز نقطه گذا شته .
میشوند وان در زا نها يدیگر بیشتر مراعات میشر دو
دردری کمتر» حالانکه ما همباید آنرا کاملاً رعا یست
کنیم ؛ مثلا :این حاد نه در ۱۹۱۲ م۰ بر قو ع پیو ست.
آن دستکه درسا ل ۱۳۳۵ش.افتتا ح شد.
۲سوقفه کوتاه» کامه ۰ ویر گل» جتووومی ,ملومز۷ () <
درمیا ن کلمه و جمله عای که این نشانه میاید باید کمی
۷
قو قف کرد وموارد استعماً لآن چنین آست + خی ما
چلو گیری از آمیختن کلمه ماوبمنظرر جدا کردن الفا ظ
متراد ف بکار میرود ؛مثلاً :راستی ما مفاض بزر کی همچون
رودکی . فرشی» عنسصری »سنایی وجامی داریم و هیسچ
چیز نمیتواند جا ی خالی افتخارات این مردان بزرگك و
سرما به آهای جاودا نی ما رد اس کند .
پا ؛ سخاو ت» جوا نمرد یودهش از خصا بص عا لسی
اسان مت
در وا جاک هد ارت ودویا چند بخش یف
جملث کامل بکارمیرود ؛مانند:امروز هر فرد در بر بس
میین ومردم و ظیفه یی دارد» بس بزر گ ومیم .
سوم پرای جدا کرد نکلمه هاو فقره های خطا باز
چمله استعما ل ميشود. ؛مثلا زدو ست عزبز م» دس دسسست
امه اث ترسیده است »
پا. :اکر خوامی توا نساشو ی , دانش آمو ز.
۲-وقنه دراز پاکامه ووپرگلبا نقطسه وروزمینمورم6 (؛):
این نشانه درمیا ن جمله ماهر چا پی که بکار میرو د
آنجا توقف نسبناً درا زمیشود» چنانکه ابن و قفه میا ن
وقنه کوناه و نفطه قر ا رمیگیرد موا رد استعمستا ل
آن قرار ذیل است : 0 ۱
عتات بر آقعدا دنق ههایی که صئل باق اسنی ۲
داشته باشدبکار میرود ؛مثلا: از بد کرداران نفرت میکنم ؛از
ساده لو حان بدم می آید ؛ راستان ونیکو سرشتان ر ۱
دوست دارم .
دو م- در موا قعی کسه جمله طرلانی ومر کپ از چند
چمله کاملی ومر تپ به همدیکر پاشد» استعمال میشود .مانندهة
دیکر امرو ز روز زبانآوریومهمل بای نیستود کبان
۸۸
شبادا ن هرزه گوی بسئته شده ۲ برای هرامری د لیلی
قاطع واستد لالی قو یلا زماست
سو م- همچنان پیش | ز کلمه های مانند » مثلاٌء بحیت؛
مثال» بحیث نمونه ,31 قبیل ۰۰۰۰ در جمله ها حتماً سمی
کر ای کار بر موه ۱
"چارم - همچنین و فتسی که مطلیرا به استنادندماخة
پرای جدا کر د نهرماً خذی سمی کو لسن
استعمال مینما بند ۰
پنجرب سمی کو لن درفرهنگهانپز درميا ن معنی هم ق
مختلف لغت هاکه توسط شمارهشر ح فیشو پکار 0
6 دو نفطه ء شار حه »کی لسن وولون (:) :
نشانه بصور بت عمو متستل دوفو | ره قل قو ل. تو ضیه
وشر ح کردن بکار میرود وآنهم بدین قرار است ۱
نخست درمورد. نقل مستقیم سخن دیگران بپش از قوس
کر بت انتضال میهوه ولا راو بهآواز هپر یس
گفت:«ترادوسست دارم ۰ » ۱ ۱
دوم-درمورد) تشر پسسسح وتفصیل يك مطل.- پ
« رضمن جمله پکار مپرود :مثلاً ؛انسان پنچ حس دارد :
باصره سامعه » ذایقسه ءشامه ولا مسه . ۱
سوم -پسناز کلمه های :مانند »چون»مثلاً بحیثنمو نه »
از قبیل ...بکاد بردهمیشود . ۱
جارم پسازعنوانکو چسكکناد صفحه استعما ل میگردد؛
۵- یره خط فا صله ی
پمفا هیم مختلف ز بر بکار مبرود :
خست - پس ازشماره ها مق مات قمد د يكمو ضو ع
استعما ل مپشود ؛ماننسده اقید دو قسما ست :
۱- نید مختص
زا
۲ قید مشنتر لها
دوم .- به غر ضتفسیرو تو ضیح يك کلمه با
عبارت بکاز میرود .مثلاً:ناد زه معلم حضر | قبه سدوشی ه سی
یو مروده و کو كت اند | مان دی آمدن مساق
شاگرد صنفشکات داشت ۰
سوم در مدا لمه دونفری(دیالو گ) دردا مسا 3
پا نما یش نامه یی | ویاینکه از گر ینده کان یه
تکرار نام پرده نشود, بجا ینام گوبنده درسر سطر تیر ه
می گذار ند ومتصل آن گفتارشرا میئو بسند .مثلاتفرید به
خالد. گفت جرا عتف تیامد یا لد حوابداه :متسد وت
دا شتم .
مس چه عذرداشتی ٩
دق بت ی ت2۳
-٩ خط و صلی ها پفن ۰ عمطو3 ب). : این
خط نسبت به خطفا صله کو تاهتر است ودر زبان دری جندان
استعمال نمیشود .اما درزبانهای ارو پابی بسیار زباد
بکار برده میشود .و آنیسمدرموارد زیر :
نخست- برای ببو با کته تا تا
7 1۳ 508 021060 - لوح[ .۲
دو م سآنحا که يت کلمه درانغیر سطر نا تما ممیما ند »
خط و صلی گذا شته قسصت باقی مانده را در سطر بعد ی
هی دو بسا .
سو م- پساز پیشاو نسدوپیش از پساوند و قی
که به تنها یی در فرهنگ هاودستور های ز بان ذ کر
شود مایفن بکار برده میشو دتادا نسته شود که کلم
نا تماماست.مثلا: 865 و مس ۳00[ ... وازدزیمنلاً: فو ؛فراسءه
شتا ناتک هت دا ده ..۰ این نشانه هااکر به صور تعمو م
در ز با ن دری هدر چنیسسنموارد بکار برده شود پهتر
۹۰
ِ
۷- نداییه روز جوا »9 (۱): برای بیان
حا لات هیحا نی ونا کها نیدر حوارد ذنیل استعمال میشوده
نخست پس از کلمه هساو جمله های ندا یی مثلا :
خد ابا؛ بیشاز این اعترا فوا ضحی دربا ب اتوا خی
کسسن و حود ندارد », 0
٩
آیاراست سیگو یی ؟
سو م- یرای !| خغه رتاش پساز کلمه عا یآه ۲
دا ۱
چار م - در مو رد ا ها رخوشی وحالات هیجا نسسی؛
مثلاً :او ه ! جقدر از د ید نشما خو ش شدم.
پنجب برای تمسخسس روا شوخی و آنهم هتراه بسا
ندا جبه علا مه پرسش بت زآید ؛ مثلا :درمورد شخضصتادان
گفته شود : اینست دا نشمتدامرژ وفریسنده توا عستا۳؟.
سسوالیه احولاز جرمتاوعبا() (5): ِ
بکارمیرود وموارد استعمال انجنین است ۶
نخست درمو فع بر مسش مستقیم ساز . کلمه »فقره و
حمله مساید؛ مثلا : که ؟ کجا؛چرا ؟ چه میئو دسی ؟
. آیاجا ی آن نیست که درین باب دمی اند پشه کنیم ؟
دوم سهرگاه کلمه مهم با نکته یی درمورد تحقبق بر
محقق نامعلوم باشد پا غلط به نظر برسد پیش روی ۲ ن
سوا لیه میکذارند مثلاً حنظلهباد غیسی حرسنا ۷۹:0 ۲مجری؟
هرز ید شنز
سوم - در آخر پر سسشغیر مستقيم اگر چه آهنسک
موالنه راداوه لطا علا مبتسوالبه را بکارتمیبر ندمتلاه
واه ایدم ای
۹۱
٩-قوس ِ چك علامت تمیز- رو( ورمززوامج< »:*
این نشانه هلا لپن یا فقو سناخنك نیزگفته میشود و د و
موا قع زبر بکار برده میشود * :
0 برای ثقل مستقیم از اقو! ل دیگرا مه 2
دانشمندی گفته است :«نسه هی که بقا مت مهتر بقیمست
پهش ۰»
دو م- برای نشان دا د ننا مها ی خا ص اشخسساص:.
واشباً استعما ل منشسستتو دمتاادب بسیار شهر ها رادیده
ام اما «مسکو »شهر بزر گسی! ست ۰ پا * « پینوا پا ن »
را چندین بار خواند م . 0 ِ
م۶ ی اس 9
بعنا ی مجازی یکارمیر و دآنرا نیز میان | ینکو نه قو س
قرار مید هند ؛ مثلاً : د رمورد کلمامادر تا يو طستین: ؛
فرزندا ن حقیقی جامعه در راهحفنا نام ونشا ن «ا در وطن»
ازحان وما لخود می گذ رند .
۰سقو سمیانه پارا نسسن وووموزوروروج ( . ) 1
درین موارد بکار میرود ِ
نخست فقره های معتثر ضه که ار تبا ط مستقیم با جمل4]
ندار ند . در بين قوس گرفته میشود .منلاندیرکه با پسشض
شکسته. باد) بر فت + گسلز: له عبر ش دراز پسباد )
تسه .۶
دو مب شمازره ۳ كت مور ضو ۰ معنی
. کلمه » سنه هاوماخذهادر بیسناپنگو نه قو ی هی( بد و
سوم سدر تحقیقو چاپمتو ن قدیم اکر
افناده کی های دز تلم شاو فقره باشد آن افتاد ه کی
هارا از روی نشخه عای دیکر تکمیل رده در میسان
قوتن میانه می تکارنه و
۲
۱- قو س کلاث براکتس ماع[۳ [ 3
این نشانه صر ف ز ما نیاستعما ل میشود که بر خی
ازمطا لب نثل وا قتبا سشد هقابل شر ح و تفسیسسسی
پا مقتضی تذکر وافزا پسشو تکمیل کردن باشد » د و
تعلیی و حا بمتو ن فد بملیز به همان منظود پکسا وا
میرود ؛ چنا نکه جسو دربین مطا لب متن يك 1 نس
آورد ۵ مطلبی نکته بسی_ تذکر ی ومانند آن ضسرود
باشد واز ظر ف نا شریس امصححومحشی | فزوده شند ه
باشد ۰ در بین پراکتس گرفته ميشود .بعنی و بسنده و قنتشی
برمطالب منقو ل ومفتبسچیزیازخود مي افزا بد آ نسر ۸
درمپا ن برا کتس جامید مد؛مثلا : سربازا ند شو دو ی طی
سنکین ترین نبره هستادشمن را درهم شکستن (,در
[ماه دسمبر ۱۹2۱ ] ار دو یفتلری را از عقپ د پوار ها ی
پایتخت عقب زده تارو ما رساختند . (
۲- نشانه های انصر ۱ فچند نقطه ووووز[[و (....) ۶
نخست درمورد حذفيك کلمه پا قسمتی از عپا رت که برای
دیگرا ن آشکار باشد پکسار برده مپشود ؛ مثلا ٩: خمد پنچ
پسر داشت محمود » تصین گرم مه
دو مب هرگاه به نوششنچند کلمه ۱
از عبار ت ضرور تی نبا شداستعما ل میکردد ؛مثلا:اوساعت
دوار دده یر به خانه رفت پساز صر ف غذاء تفن پیج
و ۰ 3 ۲ شده بعها
۱ ها پیکه از بعضی رمگذر"ها قا سل
وشتن نباشد بحای آل نت وه میگذ ار ند ,
جهار م - برای نشا ن دادن گذشنت زمان | ستعمالميشود؛
چو ن: قدر.ت مکا مه کرد ن را ندا شت این کلمات
وا بر ایده پریده میکفت ذ ۱
۹۳
2 ۶
م
«جسدانا > .ری کیت -شنمیر م 2 7 ۱
سس کت زره ۰ ۰ ِ- تست سس سس 9 / ی
تو ضیح يك مطلپ مر بو طحاشیه استعما ل میشود . ۱
واین برعلاوه ۱ عداد وشمارههایی است که به همین منظوو .
به کار میرود « :
دو مب هرگاه پاود قسيدريك صفحه تمام نشود و
بحا شية صفحه ۲ پند هادامه پاند » درا خیر پاود قی
این صفحه و شرو ع پاور قیصفحادیکر يكيك ستسا ره
جهت رهنما بیگذاشته میشود*
سو م- همچنین و قتی که یكداستا ن.بامو ضسسو ع
طولائی شامل چند ین قسمت باشد دراین حالدر بین هی
قسمت ستاره گذا شته مسشود.
چهارم - ستاره در زبا نشناسی نیز برا یتصریح آ ن
اشتال کلمه مای 4 استعیا لها مد ل. نبا شذ در یا ی
آنها بکاد مبرود ؛ مثلادروان»خندا ن» نویسان *
ویا : گفتار.رفتار ءنوشتار؟.
۱
۱
ثهردت ما < 2 ۳ 5
آریا ۵ فی زبسا نفارسی »محلةسن»دوزث( )۱٩
شماره (۸) 0 2 3
۴ ایامی ضنتا م آلد بن »انشا ونامه نگاری ,۱۳۳
۲- آندره مورا ۶ هر ویسند هکی»ثرجما بهروزذکاه
تاه کی دورد (۱8 آشماره (923)
تک او بر کاد ».رو ش تحقیق در دستور ز بسا م6 ۱
وشیو نکارش۱۲۸ 3 :
۵ بهار محمد تقی »سبكشناسی» چا » چا پ سو م *
0
7- پیتاب پوها ندعیدالحق»د ستو ر ز پا نفا د سی
بو هنتسو ن کا پل ۱۳۳۳۰
۷- خانلری پروین »تاد یخزپان فارسی ء چلد ۱۳۵۶۰۳
۸- خانلری پروین ءد ستورزبان فارسی » چا پ چهارم»
۱۳5۵
-٩ دایبی حواد سیدمحمدرضا» رهنمای دستور زبا نفارسی »
۱۳۳۶ ِ
» راعی »مر ضو ع وشکلدر ثار ادبی».مجلةادپ ٩
شماره (5), ۱۳۵۰
۱ رضوی خلیق» دستورانشاً » تهرا ن
۲س ژوبل 9 حبدر » نگاهی به آد بیاثمعاصردری ۶
۱۳:۷ 0
۳ سعید پوری محموه »انشا ونامه نگا ری عا لی:
تهرا ن :
:۶سسمیعی حسین»]آ بین نکار ش ۰ ۱۳۱۹
9 شایق "و قاریعبدالله » کتا پ قواعد ادبیه ۱۳۰۸۰
13- شیر باری اقا نله کناده ترچ تست هواک
زبا ن فارسی؛ :۱۳۳
۷ صنفا. ذ "بیج 1 للة , نثر فارسی ۰ ۱۳:۷
۸.- صضورتگر لطف علی »سخن سنجی » چا پ سو م »
۱۳۳۹ ۱ ۱
۱۹ سطا لقانی سید کمال »دستورز بانفارسی,جا پاول. »
09
۶ عا بدتن معمسوه ودیگراان» انشا وی بش ۶
گن. جمف تو فان شتا ۲۳۳
۷" عرو ضی سر قندی,پار مقاله ء با" تصحیست
قزوینی ۰ ۲۳۶ ۱ ۱
۲ فرشیاد ورد » بحشی در بار ر ق مجلاوحید » .
شماره (۲).سال ۱۳۵۲
۳ - محجوب جعفسسن, زبان 3 فارسی» محله شماء-
شماره (۵)» سال. ۸" ِِِ
۶ محجو پ و فر زا مپور»هن نکار .ش » چا پ ششم
تا محمد؛ اسممصدر-حاصل -مصیدر » چا پ سو مء
۱۳۰۹ ۱ ۱
مایپ با لتاوسا ن ۴ شنماره کم ۲
ی